از آژانس تا مکانیسم ماشه؛ بازگشت اروپا به سناریوی فشار حداکثری؟

در حالی‌که اروپا ادعای استقلال در سیاست خارجی را تکرار می‌کند، رفتارهای اخیرش در قبال ایران نشانه‌ای آشکار از پیروی منفعلانه از منافع ایالات متحده و رژیم صهیونیستی است. این رویکرد، بیش از آنکه برگرفته از استقلال سیاسی باشد، پرده از بحرانی در هویت راهبردی اروپا برمی‌دارد.

به گزارش تحریریه، «نور نیوز » نوشت، اظهارات کایا کالاس درباره ضرورت ازسرگیری دیپلماسی با ایران، هم‌زمان با تصویب تحریم‌های جدید علیه مقامات ایرانی، نمودی آشکار از سیاست‌ورزی متناقض اروپاست. از یک‌سو بر گفتگو تأکید می‌شود و از سوی دیگر با توسل به ادعاهای تکراری حقوق بشری، اقداماتی خصمانه و بی‌پایه پیگیری می‌گردد.

همزمان، ادعاهای امنیتی مقامات انگلیس و آلمان علیه ایران، چین و روسیه نیز در چارچوب جنگ روانی غرب علیه بازیگران مستقل قابل تفسیر است؛ به‌ویژه آن‌که این فضاسازی‌ها در شرایطی شدت یافته که غرب در بحران‌هایی چون اوکراین و غزه با بن‌بست راهبردی مواجه است.

مکانیسم ماشه یا بازگشت به بن‌بست گذشته؟

تلاش برخی کشورهای اروپایی برای فعال‌سازی مکانیسم ماشه، در حالی که پیش‌تر از حملات غیرقانونی آمریکا به تاسیسات هسته‌ای ایران حمایت کرده‌اند، نمودی از رفتار دوگانه و تناقض‌آلود آنان است. چگونه می‌توان نابودی ادعایی تأسیسات ایران را تأیید کرد و در عین حال، فعال‌سازی مکانیسم ماشه را توجیه‌پذیر دانست؟ این سردرگمی راهبردی، نه تنها مشروعیت اقدامات اروپایی را زیر سؤال می‌برد، بلکه پرده از ناتوانی آنان در ارائه راهبردی یکپارچه و مستقل برمی‌دارد. در واقع، پشت نقاب ادعاهای حقوق بشری و هسته‌ای، پروژه خلع سلاح، بی‌ثبات‌سازی و تبعیت‌سازی ایران از نقشه‌های غربی نهفته است.

بازیگری مستقل یا تبعیت از آمریکا؟

ادعای اروپا مبنی بر تلاش برای ایفای نقشی مستقل در قبال ایران، با واقعیت‌های میدانی و مواضع رسمی در تضاد است. هماهنگی کامل سه‌گانه اروپایی با ایالات متحده، به‌ویژه در موضوع «اسنپ‌بک»، نشان می‌دهد که ادعای استقلال اروپا بیش از آنکه واقعی باشد، مصرف رسانه‌ای دارد.

حمایت آشکار صدراعظم آلمان از تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران و سکوت اروپا در قبال جنایات علیه مردم غزه، گواهی روشن بر پیروی کامل این کشورها از محور غربی-صهیونیستی است. بنابراین، آنچه امروز شاهدیم، نه بازیگری مستقل اروپا، بلکه بازتعریف نقش آن در قامت «بازیچه‌ای راهبردی» در زمین آمریکا و رژیم صهیونیستی است.

مأموریت گروسی؛ بازگشت به محل جرم

بازگرداندن مدیرکل آژانس و بازرسان غربی به تأسیسات هسته‌ای ایران به یکی از اولویت‌های کنونی اروپا بدل شده است. این در حالی است که اقدام مقتدرانه ایران در تعلیق همکاری‌های داوطلبانه با آژانس، پس از ترورها و خرابکاری‌ها و حمله به تأسیسات هسته‌ای توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی، واکنشی مشروع و قانونی بوده است.

تلاش غرب برای بازگرداندن این افراد، نه از سر نگرانی هسته‌ای بلکه به قصد برآورد خسارات وارده به توانمندی‌های دفاعی و بررسی امکان تکرار سناریوهای تجاوزکارانه آینده صورت می‌گیرد. در برابر این سناریو، حمایت نهادهای بین‌المللی چون بریکس، عدم تعهد و سازمان همکاری اسلامی از حقوق هسته‌ای ایران، مشروعیت بین‌المللی کنش تهران را تقویت کرده و ادعاهای آژانس و حامیانش را بی‌اعتبار ساخته است.

پایان/

۲۵ تیر ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۰
کد خبر: 32975

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 1 + 15 =