به گزارش تحریریه، وو شوئه لَن، سردبیر ارشد در خبرگزاری شینهوا و نخستین زن مفسر سیاسی تلویزیونی در چین، در ارزیابی خود از واکنش آمریکا به درگیری تایلند و کامبوج نوشت که تهدید تعرفهای ترامپ بیش از آنکه ابزاری برای صلح باشد، تلاشی برای کنترل و نفوذ در منطقه است.
آسمان جنوبشرق آسیا همانطور که معروف است، بهناگاه تغییر میکند—و حالا، تنش میان تایلند و کامبوج به نقطهای رسیده که چهار روز پیاپی با سلاحهای سنگین، درگیری مستقیم داشتهاند. در این میدان نبرد، آنچه بیش از هر چیز جلب توجه میکند، سلاحهاییست که دو طرف به رخ یکدیگر میکشند.
کامبوج این بار واقعاً دست خود را رو کرد و راکتاندازهای ساخت چین را با مهارت تمام وارد میدان کرد. به گفته ارتش تایلند، ارتش کامبوج ابتدا راکتانداز BM-21 را به خط مقدم آورد و با آن مناطق مسکونی تایلند را هدف قرار داد.
بلافاصله پس از آن، از سلاح سنگینتر خود رونمایی کرد: راکتانداز 90B که قادر است بهصورت پیاپی ۸۰ گلوله شلیک کند. اما چیزی که بیش از همه باعث نگرانی ارتش تایلند شده، راکتانداز دوربرد AR-2 چینیست؛ برد آن ۱۳۰ کیلومتر است و اگر کامبوج تصمیم به استفاده از آن بگیرد، هدفش دیگر پستهای مرزی نخواهد بود—بلکه عمق خاک تایلند و اهداف حیاتی در آن خواهد بود.
اما ارتش تایلند هم بیکار ننشسته و فوراً «یار قدیمی» خود را وارد صحنه کرده—توپخانه M-101 ساخت آمریکاست. هرچند این سلاح قدمتی دارد که به جنگ جهانی دوم میرسد، اما ارتش تایلند پس از چندین مرحله ارتقا، برد آن را به بیش از ۱۷ کیلومتر رسانده است. شاید این فاصله زیاد به نظر نرسد، اما برای مقابله با حملات فعلی کامبوج کفایت میکند.
آتش این جنگ از کجا شعلهور شد؟
شدت درگیری میان تایلند و کامبوج، فقط به خاطر چند شلیک و تیراندازی نیست؛ ریشههای آن به چندین حساب قدیمی و بازنشده برمیگردد—و هر حساب، زخمی عمیقتر بر پیکره این دو همسایه گذاشته است.
اولین حساب، مینهاییست که استعمارگران کاشتهاند.
در قرن گذشته، وقتی فرانسویها در منطقه حضور داشتند، مرز میان کامبوج و تایلند را عمداً مبهم ترسیم کردند—بهویژه اطراف معبد «پِره ویهار».
در سال ۱۹۶۲، دادگاه بینالمللی معبد را به کامبوج واگذار کرد، اما زمینهای اطراف آن را تعیین تکلیف نکرد؛ ۴.۶ کیلومتر مربع خاک بیصاحب باقی ماند.
سال گذشته، تحقیقات زمینشناسی نشان داد که درست در همین منطقه، منابع ارزشمند عناصر خاکی نادر نهفته است—ثروتی که در صنعت تکنولوژی مثل طلا ارزش دارد. ناگهان، یک مکان مقدس مذهبی، به میدان رقابت برای منابع تبدیل شد—و از آن لحظه، دیگر هیچکس حاضر به عقبنشینی نبود.
دومین حساب، حساب قدرت است.
در تایلند، نخستوزیر معزول، پائونگترن شیناواترا، پس از افشای فایل صوتی جنجالی معروف به «رسوایی نوار صوتی»، از قدرت کنار زده شد.
حالا، نخستوزیر موقت، پومتام ویچایاچای، که از چهرههای تندرو ارتش است، فرصت را غنیمت دیده تا با نشان دادن چهرهای مقتدر در برابر کامبوج، برای خودش مشروعیت سیاسی بخرد.
و در آنسو، کامبوج هم با دردسرهای داخلی دستبهگریبان است: خانواده هون سِن، که دههها قدرت را در دست دارد، حالا با افزایش ۳۰ درصدی قیمت برنج و نارضایتی شدید مردم روبهرو شده است. در این شرایط، چند شلیک در مرز و سر دادن شعارهایی چون دفاع از میهن، میتواند خشم مردم را موقتاً مهار کند.
اما دردناکترین حساب، حساب سفره مردم است—حساب کاسبی و درآمد.
گردشگری منبع حیاتی درآمد برای هر دو کشور است: حدود یکهفتم تولید ناخالص داخلی تایلند از گردشگران میآید و در کامبوج هم نزدیک به ۱۰ درصد. اما با بالا گرفتن آتش جنگ، گردشگران بلیتها را لغو کردهاند، هتلها خالی ماندهاند، و این منبع طلا دارد خاک میخورد.
و از همه بدتر، ضربه به زنجیره تجارت است. ۶۰ درصد برق مصرفی کامبوج از تایلند تأمین میشود. و تایلند، سالانه ۵۲ میلیارد دلار محصولات کشاورزی به کامبوج میفروشد. حالا با بسته شدن مرزها، کارخانههای کامبوج در تاریکی و خاموشی گیر کردهاند؛ و کشاورزان تایلندی با حسرت به مزارعی نگاه میکنند که محصولاتش رسیدهاند اما به دلیل بسته بودن راه، در حال پوسیدن هستند.
حتی اگر قیمتها در بازار دو برابر شده باشند، وقتی هیچچیز صادر نمیشود، همهچیز مساوی با صفر است.
وقتی آتش جنگ بالا میگیرد، ترامپ با چماق گمرکی از راه میرسد
مدتها بود که تیم ترامپ چشمانتظار واکنش پکن نشسته بود. همینکه روشن شد چین قصد ندارد مستقیماً وارد عمل شود، واشنگتن بیدرنگ دست به کار شد و نقشه قدیمی «میانجیگری به سبک آمریکایی» را از کشو بیرون کشید.
در شرایطی که شعلههای جنگ به سقف خانه نزدیک میشد، دونالد ترامپ ناگهان ورق را رو کرد و آشکارا از دو کشور خواستار آتشبس و صلح شد. اما آنچه در مشت ترامپ بود، نه شاخه زیتون، بلکه گرزی آهنین بود: از اول ماه اوت، آمریکا تهدید کرد که بر کالاهای صادراتی هر دو کشور، ۳۶ درصد تعرفه گمرکی وضع خواهد کرد.
این دیگر چه مدل میانجیگری است؟ این نه صلحطلبی، بلکه زورگویی آشکار در لباس دیپلماسی است. ترامپ با کیسه پول، پشت در ایستاده و به دو کشور فشار میآورد: هر که از آتشبس سر باز زند، باید منتظر تعرفه سنگین باشد.
تفاوت آشکار در مواضع تایلند و کامبوج: یکی دست دوستی دراز میکند، دیگری آماده نبرد میشود
تماس تلفنی ترامپ به ظاهر خیلی سریع توافق برای آتشبس را به ارمغان آورد. اما این توافق تا وقتی روی زمین پیاده نشود، فقط روی کاغذ باارزش است—و مواضع واقعی دو کشور، تفاوتهای جدی دارد.
کامبوج خیلی سریع واکنش نشان داد: هون مانِت، نخستوزیر کامبوج و پسر هون سِن، در شبکههای اجتماعی نوشت که «در اصل با پیشنهاد آتشبس موافقیم» و حتی از «تماس بهموقع ترامپ» تشکر کرد. بلافاصله هم نمایندگانی برای مذاکره با طرف آمریکایی اعزام شدند.
اما همین موضعگیری نرم، در داخل کامبوج موجی از انتقاد برانگیخت. روزنامه کامبوج دیلی گزارش داد که فرماندهان نظامی و نمایندگان محافظهکار پارلمان، این رویکرد را بیش از حد نرم دانستهاند و نگراناند که این رفتار باعث شود تایلند آنها را دستکم بگیرد. اکنون هون مانِت باید میان رضایت واشنگتن و اقتدار داخلی، تعادلی دشوار برقرار کند.
در مقابل، تایلند موضعی بسیار سختگیرانه اتخاذ کرده است. هرچند وزارت خارجه این کشور گفته «در اصل» از آتشبس حمایت میکند، اما فوراً شرط گذاشته: «کامبوج باید حسن نیت واقعی نشان دهد.»
به گزارش بانکوک نشنال دیلی، ارتش تایلند تاکنون هشت فروند ناو جنگی در مرز مستقر کرده، جنگندهها با مهمات واقعی در حال گشتزنیاند و یگانهای واکنش سریع ارتش در آمادهباش کاملاند. به هیچ وجه نشانهای از عقبنشینی دیده نمیشود.
نخستوزیر سابق، پائونگترن شیناواترا نیز آشکارا از ارتش حمایت کرده و تأکید کرده: «امنیت ملی در اولویت است.» این موضع، نفوذ جریان تندرو در سیاست تایلند را بیش از پیش تقویت کرده است.
بیانیه آتشبس ترامپ، فعلاً بیشتر شبیه یک «نیتنامه دیپلماتیک» است—نه توافقی الزامآور. یک طرف فعلاً موافقت کرده، طرف دیگر همچنان در حال آمادهسازی برای جنگ است. تا رسیدن به آتشبس واقعی، هنوز فاصله زیاد است.
قمار صلحآمیز ترامپ؛ بازی با هزینه بالا
در این وضعیت دوگانه—که یک طرف پیام صلح را پاسخ میدهد و طرف دیگر زره میپوشد—میانجیگری ترامپ به طرز خطرناکی متزلزل به نظر میرسد.
با این وجود، در حال حاضر احتمال یک جنگ تمامعیار بعید است. اقتصاد گردشگری تایلند، آنقدر حساس و شکننده است که تحمل گلولهباران و بیثباتی را ندارد. کامبوج هم که بودجه نظامیاش تنها یکهفتم تایلند است، توان فرسایش را ندارد.
اما باید پذیرفت که صرفاً توقف موقت آتش، راهحل نهایی نیست. تنش میان دو کشور ریشهدارتر از آن است که با یک تلفن یا تعرفه گمرکی حل شود.
مثلاً همان معدن فلزات نادر که در منطقه مورد مناقشه کشف شده و بیش از ۶۰۰ میلیارد دلار ارزش دارد—واقعاً نمیشود دو کشور همکاری کنند، مشترک استخراج کنند و سود را عادلانه تقسیم کنند؟
آیا این راهحل عاقلانهتر از آن نیست که دو کشور در مرز یکدیگر را نابود کنند و در پایان، هیچکس به آن معدن نرسد؟
شاید وقت آن رسیده که به جای شلیک و درگیری، میز مذاکره چیده شود.
پایان/
نظر شما