به گزارش تحریریه، تحولات پس از اکتبر ۲۰۲۳ بارها این پرسش را برانگیخته که آیا «خاورمیانهای جدید» شکلگرفته است؟ پس از جنگ ۱۹۶۷، پیمان صلح مصر و اسرائیل، پیمان اسلو و بهار عربی، امیدهای مشابهی مطرح شد، اما مناقشات حلنشده با ظاهری جدید تکرار شدند. امروز نیز تحولات اخیر، بیش از آنکه تغییر بنیادین باشند، بازتاب همان بحرانهای ریشهدارند که ساختارهای قدرت و اختلافات تاریخی را تداوم میبخشند.
تحولات چشمگیر از ۷ اکتبر ۲۰۲۳
مجله فارن پالیسی در گزارشی برجستهترین ویژگی مرحله فعلی را کاهش قابلتوجه قدرتمحور مقاومت میداند. پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، اسرائیل با حمایت آمریکا حملات گستردهای علیه این محور آغاز کرد. حماس ضربات سنگینی خورد؛ اما نابود نشد. حزبالله بسیاری از فرماندهانش را از دست داد؛ نظام سابق سوریه در برابر بمباران مداوم اسرائیل ناتوان شد (و سقوط کرد) و حتی حوثیها علیرغم ادامه حملات خود در دریای سرخ، در معرض حملات هوایی اسرائیل قرار گرفتهاند. ایران نیز با یک عملیات مشترک هوایی اسرائیل و آمریکا مواجه شد که تأسیسات هستهای آن را هدف گرفت و جایگاه منطقهای آن را تضعیف کرد.
تحول موازنه قدرت در جهان عربی
منطقه شاهد انتقال کانون ثقل عربی به عربستان و کشورهای خلیجفارس است. عربستان و امارات با تنوع اقتصادی و گسترش دیپلماتیک در حال تبدیلشدن به بازیگران کلیدی هستند و ممکن است نقش واسطهگری منطقهای را بر عهده بگیرند، هرچند انگیزه اصلی آنها حفظ منافع خود است.
نقش قدرتهای خارجی
نفوذ روسیه در خاورمیانه به دلیل شکست در حمایت از سوریه و درگیری در اوکراین کاهشیافته است. مسکو نهتنها نتوانست از متحدانش مانند اسد و ایران بهطور مؤثر پشتیبانی کند، بلکه حضور آن کمرنگ شده و فضایی برای قدرتهای دیگر ایجاد کرده تا جای خالی آن را پر کنند.
دولت ترامپ گام بیسابقهای با مشارکت در کمپین اسرائیل علیه تهران برداشت و تهدید کرد که در صورت تلاش ایران برای تولید سلاح هستهای، حملات ادامه خواهد یافت. این اتحاد نظامی مستقیم پس از سالها فشار از سوی نتانیاهو و لابیهای طرفدار اسرائیل در آمریکا شکل گرفت.
کاهش حمایت جهانی از اسرائیل
بمباران وحشیانه غزه شکافی بیسابقه در تصویر اسرائیل در افکار عمومی آمریکا و جهان ایجاد کرد. نظرسنجیها نشان میدهد ۶۰٪ آمریکاییها با جنگ غزه مخالفاند و ۵۳٪ نگرش منفی نسبت به اسرائیل دارند. حتی دو حزب دموکرات و جمهوریخواه نیز در حمایت از اسرائیل دچار اختلاف شدهاند.
این روند در سطح جهانی نیز تکرار شده است. نظرسنجی مرکز «پیو» نشان میدهد که از میان ۲۴ کشور مورد مطالعه ۲۰ کشور، اکثریت مردم آنها دیدگاه منفی نسبت به اسرائیل دارند. برخی دولتهای غربی مانند فرانسه، بریتانیا، کانادا و استرالیا نیز اعلام کردهاند که قصد دارند کشور فلسطین را به رسمیت بشناسند. این تحولات میتواند امکان استفاده آمریکا از نفوذش را برای وادار کردن اسرائیل به توقف جنگ غزه و جلوگیری از الحاق کرانة باختری در قالب پروژهی «اسرائیل بزرگ» فراهم آورد.
تداوم ریشههای عمیق مناقشه
باوجود این تغییرات ظاهری، عوامل اساسی که خاورمیانه را به صحنهای از درگیریهای طولانی تبدیل کردهاند، هنوز پابرجا هستند. عواملی نظیر اختلافات مذهبی و قومی، منازعات مرزی، و ناتوانی در ایجاد حکومتهایی که بتوانند تنوع را مدیریت و حقوق همه را تضمین کنند. شاید برخی بازیگران عوض یا تضعیف گردیدهاند، اما ریشه اصلی تنشها بدون تغییر مانده است.
هر بار با یک تحول بزرگ یا بحران جدید، بهسادگی میتوان از «خاورمیانه جدید» حرف زد، اما تاریخ معاصر ثابت کرده که بیشتر این تغییرات سطحی هستند، مگر اینکه ساختارهای عمیقِ تغذیهکننده درگیریها، دگرگون شوند.
خاورمیانه امروز
درست است که اسرائیل رقبای خود در محور مقاومت را تضعیف کرده و نفوذ منطقهای عربستان و امارات ارتقا یافته است و از سوی دیگر روسیه از مواضع خود کوتاه آمده و وجهه بینالمللی اسرائیل نیز رو به افول است؛ اما هیچیک از این تحولات، معادلات اساسی منطقه را دگرگون نکرده است.
خاورمیانه امروز اگرچه در نگاه اول ممکن است با دهههای پیشین متفاوت به نظر برسد، اما روند جاری نشاندهنده نسخهای تعدیلشده از «خاورمیانه قدیم» است، نه چیزی فراتر از آن. تحولات اخیر اگرچه حائز اهمیت هستند، اما برای اعلام شکلگیری یک نظم جدید منطقهای کافی نیستند، مگر آنکه قواعد عمیق و ریشهداری که دهههاست بر این منطقه حاکم بودهاند، دستخوش دگرگونی اساسی شوند.
منبع: رویة الاخباریة-مصر/اندیشکده تهران
پایان/
نظر شما