به گزارش تحریریه، پایگاه خبری بینالمللی چین (International Online)، در تحلیلی تازه تأکید کرد که سیاستهای یکجانبه هند نه تنها موجب نگرانی در میان همسایگان شده، بلکه زمینهساز نزدیکی بیشتر آنها با پکن شده است.
ضربالمثلی هست که میگوید: «زیرکی گاهی به زیان صاحبش تمام میشود»؛ اما این جمله دقیقاً به چه معناست؟
زمانیکه هند پس از درگیری با پاکستان به مدت ۱۰ روز در خیابانها به جشن و سرور پرداخت، چراغانی به راه انداخت و شادی به نمایش گذاشت، چین بیسروصدا هیأتی دیپلماتیک به نپال فرستاد، بنگلادش ناگهان قرارداد خرید سامانه پدافند هوایی از چین را نهایی کرد و میانمار نیز در موضوع اختلافات مرزی موضعی تند و قاطع اتخاذ نمود.
اکنون هند در شرایطی قرار گرفته که بهراستی میتوان گفت «زیرکیاش علیه خودش عمل کرده است».
افزایش تنش در بحران هند و پاکستان: شکست نظامی هند و فرافکنی به سمت چین
در ۷ مه، هند عملیاتی هوایی با نام رمز «عملیات سینابار» را علیه منطقه تحت کنترل پاکستان در کشمیر آغاز کرد و مدعی شد که ۹ پایگاه تروریستی را بهدقت هدف قرار داده است. اما پاسخ پاکستان برقآسا و کوبنده بود؛ نهتنها دو فروند جنگنده و یک پهپاد هندی را سرنگون کرد، بلکه این صحنهها بهسرعت در شبکههای اجتماعی منتشر شد و بازتاب گستردهای یافت.
تصاویر ماهوارهای منتشرشده، نگرانیها را بیشتر کرد؛ چراکه مشخص شد بیش از ۹۰ درصد نقاط هدف قرارگرفته، تأسیسات غیرنظامی بودهاند و حتی کودکان نیز قربانی این حملات شدهاند—موضوعی که بسیار تأسفبرانگیز است.
پاکستان در این ضدحمله، از سامانه پدافندی چینی هونگچی-9BE و جنگندههای جیان-10C استفاده کرد. این تجهیزات توانستند ۲۹ فروند از مجموع ۵۰ پهپاد انتحاری «هارپ» هند را رهگیری و نابود کنند و در عین حال، دادههای ارتباطی رادار پیشرفته S-400 هند را نیز رهگیری نمایند.
در نتیجه، هند بهطور ناگهانی اجرای پیمان منابع آبی رودخانه سند را به حالت تعلیق درآورد، گویی تلاش میکرد با این اقدام شکست خود را پنهان سازد.
اما آیا «آب رودخانه» میتواند سیل افکار عمومی را سد کند؟
در تاریخ ۱۲ مه، ژنرال بازنشسته ارتش هند، شَنکار، اظهارنظری جنجالی کرد و گفت: «اگر ناچار به انتخاب دشمن باشیم، ترجیح میدهیم با چین وارد جنگ شویم، چراکه تسلیحات چین فاقد تجربه واقعی در میدان نبرد هستند».
این سخنان بلافاصله با واکنش پاکستان روبهرو شد؛ طرف پاکستانی مجموعهای جدید از تصاویر و ویدیوهای مربوط به خسارات وارده به ارتش هند را منتشر کرد. در میان این تصاویر، مشخص بود که جنگنده رافال هند، که در جریان نبرد سرنگون شده بود، حامل موشکهایی ساخت فرانسه بوده و هیچ ارتباطی با تسلیحات چینی نداشته است.
افرادی که این مصاحبه را تماشا کردند، آن را به حالتی تشبیه کردند که شخصی مقابل درب خانهاش ایستاده و فریاد تهدیدآمیز به سمت همسایه میزند، اما ناگهان از پشت سر توسط دشمنی قدیمی مورد حمله و تحقیر قرار میگیرد.
در نهایت، میتوان گفت اینگونه موضعگیریها چیزی جز تلاشی ناشیانه برای منحرف کردن افکار عمومی از شکستهای اخیر نیست؛ تلاشی که نهتنها موفقیتآمیز نبود، بلکه بیشتر موجب افشای واقعیتهای میدانی شد.
«غیربومیسازی هند» در همسایگان جنوب آسیا: واکنشهای منطقهای و نقشآفرینی چین از طریق راهآهن چین-نپال و مناسبات با بنگلادش و میانمار
هند همواره در محافل دیپلماتیک خود به عنوان «قدرت مسلط جنوب آسیا» شناخته میشده است، اما تحولات اخیر در کشورهای همسایه، بیشک موجی از نگرانی را در دهلینو برانگیخته است.
در فاصله ۱۴ تا ۱۷ مه ۲۰۲۵، نمایندگان دولت چین بهتازگی از کاتماندو، پایتخت نپال بازگشته بودند که نخستوزیر نپال، خادگا پراساد شارما اولی، سخنانی بسیار معنادار بیان کرد: «نپال به هیچ قدرتی اجازه نخواهد داد از خاک این کشور برای اقدامات ضدچینی استفاده کند».
این اظهارات صریح و همزمانی آن با حضور هیأت چینی، از هماهنگی عمیق میان دو طرف حکایت دارد.
در همین حال، پروژه راهآهن جیلونگ–کاتماندو، بهعنوان یکی از بخشهای کلیدی راهآهن چین-نپال، با سرعت بیشتری در حال پیشرفت است. طبق برآوردها، مطالعات زمینشناسی این مسیر تا سال ۲۰۲۶ به پایان خواهد رسید.
در صورت تکمیل این خط ریلی، نپال بخش عمدهای از وضعیت «کشور محصور در خشکی» خود را پشت سر خواهد گذاشت؛ موضوعی که عملاً به معنای کاهش وابستگی این کشور به هند و دگرگونی در نظم سنتی منطقهای خواهد بود.
برای هندوستان، این یک زنگ خطر جدی است؛ چراکه برای بیش از هفت دهه، عملاً تنها گذرگاه زمینی نپال به تجارت خارجی و کمکهای بشردوستانه، مسیرهای هند بودهاند. با تغییر این موازنه، نفوذ راهبردی هند ممکن است به نقطه عطفی حساس برسد.
از سوی دیگر، در ۱۳ مه، هیأتی از ارتش بنگلادش به چین سفر کرد و علاقهمندی جدی خود را نسبت به خرید سامانه پدافند هوایی هونگچی 9-BE و رادار پیشرفته JSG-400 اعلام کرد—همان تجهیزاتی که در درگیری اخیر هند و پاکستان عملکردی موفق داشتند.
این موضوع باعث جنجال در رسانههای هند شد. بسیاری از تحلیلگران هندی این اقدام را نشانهای از آمادهسازی بنگلادش برای «سناریوی مقابله با حمله هوایی احتمالی هند» تعبیر کردند.
برخی مقامات هندی حتی بهصورت خصوصی ابراز نگرانی کردند که آیا بنگلادش نیز در حال چرخش استراتژیک به سوی چین است؟
این دیگر یک شایعه گذرا نیست، بلکه نشانهای از تحولی عمیق و فراگیر در معادلات منطقهای جنوب آسیا به شمار میرود.
موضعگیری قاطع میانمار: عقبنشینی در کار نیست
میانمار نیز در برابر تحرکات منطقهای هند عقب ننشسته است. در تاریخ ۱ مه، دولت میانمار بهطور رسمی به ادعاهای برخی نمایندگان هندی درباره حاکمیت بر منطقه دره کاباو واکنشی تند و بیپرده نشان داد.
مقامات میانمار یادآور شدند که خط مرزی این منطقه پیشتر و بهروشنی در یادداشت تفاهم همکاریهای مرزی که در سال ۲۰۱۴ میان دو کشور به امضا رسیده، مشخص شده است. آنها هشدار دادند که نباید از موضوعات مربوط به مرز برای دخالت در امور داخلی میانمار سوءاستفاده شود و همچنین تأکید کردند که دهلینو نباید با طرح چنین مسائل حساسی، به دنبال تأثیرگذاری بر فضای انتخاباتی خود باشد.
در ظاهر، این اظهارات تند و بیتعارف به نظر میرسد، اما از منظری دیگر قابل درک است؛ زیرا دولت میانمار بهوضوح از آنکه به عنوان «قربانی جانبی» یا «اهرم فشار سیاسی» در رقابتها و تنشهای منطقهای مورد سوءاستفاده قرار گیرد، به تنگ آمده است.
ریشه تنگنای ژئوپلیتیکی هند: ذهنیت سلطهگرایانه و انزوای از «یک جاده، یک کمربند»
چرا هند پیوسته در منطقه جنوب آسیا با بحرانها و تنشهایی مواجه میشود؟ نگاهی به روند تاریخی نشان میدهد که از سال ۲۰۱۷ تاکنون، هند سه بار پیاپی دعوت به حضور در نشستهای ابتکار «یک جاده، یک کمربند» را رد کرده و اکنون، در میان کشورهای جنوب آسیا، تنها بازیگری است که بهصورت علنی و فعالانه با این طرح همکاریمحور مخالفت میورزد.
در میان شش کشور هممرز زمینی هند، تنها بوتان به دلیل تعهدات مندرج در «پیمان هند-بوتان» مصوب ۱۹۴۹ تاکنون بهصورت رسمی به این ابتکار نپیوسته است. در مقابل، پنج کشور دیگر شامل چین، پاکستان، نپال، بنگلادش و میانمار بهطور پیوسته از همکاری با این طرح استقبال کردهاند.
نتیجه این روند، ایجاد وضعیتی متناقض و دردسرساز برای دهلینو است: از یک سو، همسایگان هند همکاریهای خود را با چین گسترش داده و به عمق جدیدی در روابط اقتصادی و زیرساختی دست مییابند، و از سوی دیگر، هند همچنان به ابزارهای سنتی نظیر تعرفهگذاری و موانع تجاری برای حفظ نفوذ خود در منطقه متوسل میشود.
برای نمونه، نگاهی به تجارت میان نپال و چین گویای این تحول است: حجم مبادلات دوجانبه از ۲.۰۳ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۳ به ۳.۱۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۴ افزایش یافته است.
در مقابل، هرچند هند همچنان صادرکننده عمده به نپال محسوب میشود، اما موانع غیرتعرفهای گستردهای که در این مسیر اعمال میکند، باعث شده تراز تجاری نپال در قبال هند با کسری فزایندهای مواجه شود.
اما پرسش بنیادین اینجاست: چرا هند با وجود شواهد روشن، حاضر به تغییر رویکرد خود نیست؟
شاید علت آن را باید در عادت تاریخی به کنترل حیاطخلوت خود جستوجو کرد؛ عادتی که به سختی با اقتضائات دنیای امروز قابل سازگاری است.
نگاهی به بحران اخیر هند و پاکستان نیز ابعاد دیگری از این ذهنیت را آشکار میکند. هند در جریان این تنش، بهصورت یکجانبه جریان رودخانه چناب را به سمت پاکستان قطع کرد تا طرف مقابل را غافلگیر کند. اما واکنش اسلامآباد فوری و صریح بود: استقرار موشکهای «شاهین-۳» در مرز، پاسخی قاطع به این اقدام تلقی شد.
نکته مهم آن است که موضوع منابع آبی، مستقیماً با معیشت میلیونها کشاورز و خانوار در ارتباط است و نمیتوان آن را صرفاً با ترفندهای سیاسی حلوفصل کرد.
در واقع، ریشه این تنشها را باید در نبود نگرش مبتنی بر منافع متقابل و همکاری در سیاست منطقهای هند جستوجو کرد—رویکردی که بیشتر بر ابزارهای فشار و سلطه تأکید دارد تا راهحلهای برد-برد.
در یک نگاه کلی، هند اکنون خود را در میان «چهار» یا حتی «پنج» جهت محاصره ژئوپلیتیکی میبیند.
علت اصلی این وضعیت را شاید باید در پایبندی آن به قواعد بازی دوران گذشته جست که دیگر با واقعیتهای نوین منطقهای همخوان نیست.
رویکرد «من برترم و حرف آخر را میزنم» در عصری که همکاری، اتصال منطقهای و همافزایی اولویت یافته، روزبهروز کارآمدی و مقبولیت خود را از دست میدهد.
سخن پایانی
هند سعی دارد با برگزاری جشنهای دهروزه، واقعیت نتایج نهچندان قابلافتخار در میدان نبرد را پنهان کند؛ در حالیکه تیمهای چینی، در مسیرهای کوهستانی و دشوار، شانهبهشانه با کارگران نپالی مشغول بررسی دقیق لایههای سنگی برای عملیات حفاری هستند.
از سوی دیگر، بنگلادش با سرعت روند دریافت و آموزش سامانه پدافند هوایی جدید را آغاز کرده و دفترچه راهنمای بهرهبرداری را دریافت کرده است؛ میانمار نیز اقدام به تقویت کنترل مرزهای خود کرده است.
در چنین فضایی، سیاستهایی مبتنی بر انداختن مسئولیتها بر دوش دیگران و تداوم ذهنیت سلطهجویانه، دیگر توان جذب یا حفظ اعتماد کشورهای همسایه را ندارد.
به جای آنکه با ایجاد گسل در روابط، همه همسایگان را به سوی تقابل سوق دهد، شاید برای هند زمان آن فرارسیده که به پای میز گفتگو و همکاری بیاید—تا نگرانیهای فزاینده ژئوپلیتیکی را از مسیر تعامل و منافع متقابل کاهش دهد.
پایان/
نظر شما