به گزارش تحریریه، مرکز تحلیلهای ژئوپلیتیک بایدو با انتشار تحلیلی جامع، ابعاد پنهان درگیریهای اخیر هند و پاکستان را بررسی کرده و نقش بازیگران فرامنطقهای را مورد توجه قرار داده است.
رفتارهای متناقض هند در این روزها جای تأمل دارد؛ از یک سو، با صدای بلند از پیروزی سخن میگوید و از سوی دیگر، دست به تحریمهایی عجیب و گسترده میزند. این دوگانگی، درک اقدامات اخیر این کشور را دشوار کرده است.
تنها ساعاتی پس از پایان درگیری میان هند و پاکستان، دولت هند با آب و تاب شروع به برگزاری «رژههای پیروزی» کرد. صحنههایی پرشکوه از خیابانهای شلوغ، پرچمهای برافراشته، طنین طبل و سنج، صدای انفجار ترقهها و پخش مداوم مستندهای تبلیغاتی از «رشادتهای ارتش هند» از تلویزیون ملی، به نمایش گذاشته شد.
اما پرسش اساسی اینجاست: آیا هند واقعاً پیروز این نبرد بود؟
در حقیقت، پاکستان با بهکارگیری جنگندههای مدرن J-10C و موشکهای هوابههوای PL-15 که توسط چین در اختیارش قرار گرفته بود، توانست نیروهای هندی را غافلگیر کند. نقش اصلی در این درگیری را کشوری ایفا کرد که حتی در صحنه حضور مستقیم نداشت: چین.
با این حال، آنچه جالب توجه است، سکوت کامل هند در قبال چین است؛ حتی یک کلمه نیز درباره نقش پنهان اما مؤثر پکن به زبان نیاورد. در عوض، خشم خود را متوجه ترکیه و جمهوری آذربایجان کرده است.
پشت پرده «رژههای پیروزی»، حرکتی برای پوشاندن واقعیت
در ماه آوریل، تنشها به نقطه انفجار رسید و درگیری میان هند و پاکستان شعلهور شد. ارتش پاکستان با بهرهگیری از پهپادها و جنگندههای مدرن، چندین موضع کلیدی تحت کنترل هند را هدف حملات هوایی قرار داد. این حملات سنگین، خسارات قابلتوجهی به ارتش هند وارد کرد و خطوط پشتیبانی در مناطق درگیری به شدت آسیب دید.
در حالیکه نیروهای هندی هنوز در حال ارزیابی خسارات بودند، فضای عمومی در شهرهای بزرگ هند بهسرعت تغییر کرد. در خیابانهای دهلی نو، بمبئی و حیدرآباد، پرچمها به اهتزاز درآمد، خودروهای نظامی در سطح شهر به حرکت درآمدند و شبکههای تلویزیونی با پخش مداوم و ۲۴ ساعته تصاویر تبلیغاتی، سعی در القای «پیروزی بزرگ» داشتند.
مردم نیز در این فضای تبلیغاتی بهسرعت تحت تأثیر قرار گرفتند؛ شبکههای اجتماعی مملو از پیامهایی با مضمون «پیروزی قاطع هند» شد و فضای ملیگرایانه بر افکار عمومی سایه انداخت.
اما تنها چند روز بعد، واقعیتهایی از سوی رسانههای بینالمللی چون خبرگزاری رویترز و شبکه الجزیره منتشر شد: ارتش هند در جریان این درگیری، دستکم پنج فروند هواگرد را از دست داده و دهها نفر از نیروهایش کشته یا زخمی شدهاند. در مقابل، تلفات ارتش پاکستان اندک بوده و حتی موفق به کنترل بخشهایی از مناطق مورد مناقشه شده است.
در جستجوی «قربانیِ جایگزین»؛ وقتی خشم هند راهی به سوی چین نمییابد
پس از آشکار شدن ابعاد واقعی درگیری، دولت هند در تلاش برای مدیریت بحران و جبران فضای منفی، به دنبال یافتن «قربانیانی برای سرزنش» برآمد. اما این خشم، بهجای آنکه متوجه چین شود ـ کشوری که نقشی کلیدی در موفقیت نظامی پاکستان ایفا کرده بود ـ به سمت دو هدف «مناسب و بیخطرتر» هدایت شد.
در جریان این درگیری، عملکرد تسلیحات چینی در میدان نبرد به یکی از مهمترین نقاط تمرکز تحلیلگران نظامی بدل شد. جنگندههای J-10C ارتش پاکستان توانستند در شرایط دشوار جغرافیایی و ارتفاع بالا، عملکردی باثبات و موفق از خود نشان دهند. همچنین موشکهای هوا به هوای PL-15 با قابلیت حمله فراتر از میدان دید، موفق به انهدام مستقیم جنگندههای هندی شدند.
واقعیت این است که بدون پشتیبانی تسلیحاتی و فنی چین، ارتش پاکستان قادر به دستیابی به چنین دستاوردهای نظامی نبود. با این حال، دولت هند در قبال نقش پررنگ پکن، حتی یک کلمه انتقاد نیز به زبان نیاورد.
در عوض، دو کشور دیگر بهطور ناگهانی در کانون انتقادات و حملات رسانهای هند قرار گرفتند: ترکیه و جمهوری آذربایجان.
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، در بیانیهای اعلام کرد: «امنیت پاکستان، مسئولیت مشترک ماست.» از سوی دیگر، الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان، در نشست سازمان ملل، اقدامات هند را محکوم و آن را تهدیدی علیه صلح منطقهای توصیف کرد.
این موضعگیریهای دیپلماتیک، به سرعت در رسانههای هند بزرگنمایی شد. رسانهها با لحنی واحد، از «دخالت ترکیه در امور داخلی هند» و «تحریکات آذربایجان علیه حاکمیت ملی» سخن گفتند. افکار عمومی نیز، با فضاسازی هدفمند، به سوی این دو کشور هدایت شد و خشم جامعه بهطور ماهرانه از چین منحرف شد.
فهرستسازی رسانهای برای «تحریم هدفمند»؛ آغاز از روغن زیتون
رسانههای جریان اصلی در هند بهسرعت وارد میدان شدند تا خشم عمومی را سازماندهی کنند. روزنامههایی چون تایمز آو ایندیا و تودی ایندیا، فهرستهایی از «کالاهای یاریرسان به دشمن» منتشر کردند؛ فهرستهایی که با هدف ایجاد موج تحریم عمومی تنظیم شده بودند. این لیست شامل کالاهایی چون کاشی و سرامیکهای ترکیهای، روغن زیتون، اقلام دکوراسیون داخلی و برخی مشتقات نفتی آذربایجان میشد.
تودی ایندیا در صفحه نخست خود تیتر درشتی منتشر کرد: «امروز روغن زیتون میخری، فردا شاید گلولهای باشد که به سوی سرباز ما شلیک میشود.» این روایتسازی احساسی بهسرعت در فضای مجازی منتشر شد. هشتگهایی چون «تحریم کالاهای ترکیهای» و «نه به اجناس آذربایجانی» در شبکههای اجتماعی داغ شد و فضا بهسوی افراط پیش رفت.
با این حال، نکته قابلتوجه آن است که در میان این همه هیاهو، تقریباً هیچ اشارهای به چین نشد؛ کشوری که تجهیزاتش در درگیری نقش کلیدی ایفا کرده بود.
مطابق گزارش سایت خبری Punepulse هند در تاریخ ۱۲ می ۲۰۲۵، تحریم سیبهای ترکیهای توسط تاجران شهر پونه، حرکتی در حمایت از کشاورزان داخلی و در واکنش به مواضع ترکیه در تنشهای اخیر هند و پاکستان است.
چین در حاشیه امن؛ وابستگی اقتصادی مانع رویارویی مستقیم
در شرایطی که موج تحریم و خشم عمومی کشورهایی چون ترکیه و آذربایجان را نشانه گرفته بود، تجارت با چین بدون وقفه ادامه یافت. در سال ۲۰۲۴، واردات هند از چین به بیش از ۱۰۱۷ میلیارد دلار رسید، در حالیکه صادرات هند به چین تنها ۱۶۷ میلیارد دلار بود. این ارقام نشان از کسری تجاری عظیم ۸۵۰ میلیارد دلاری دارند. چین در حال حاضر یکی از اصلیترین منابع تأمین کالاهای صنعتی هند به شمار میرود.
از تلفن همراه و تراشه گرفته تا تجهیزات صنعتی و مواد اولیه شیمیایی، اقتصاد هند بهشدت به واردات از چین وابسته است. هرگونه قطع ناگهانی این زنجیره، معادل قطع جریان خون برای اقتصاد این کشور خواهد بود.
در مقابل، صادرات هند به ترکیه بالغ بر ۸۸.۸ میلیارد دلار است که با مازاد تجاری نیز همراه است. روابط تجاری با آذربایجان نیز ناچیز و غیرقابلمقایسه با چین است.
بر همین اساس، تحریمها علیه آنکارا و باکو شدت گرفت، اما در فروشگاههای آنلاین، برندهای چینی مانند شیائومی، ویوو و هواوی همچنان پرفروش باقی ماندند. حتی در فروشگاههای فیزیکی نیز صفهای خرید برای گوشیهای ساخت چین برقرار است؛ گویی اعتراض عمومی هیچگاه آنها را در بر نگرفته است.
هزینه سنگین دشمنتراشی؛ چرا کسی از چین نام نمیبرد؟
سکوت در برابر چین، تصمیمی حسابشده و ثبتشده در دفاتر سیاست و اقتصاد هند است. در حالیکه رسانههای هند با حرارت درباره تحریم کالاهای ترکیه و آذربایجان گزارش میدهند، نام چین در فهرست هیچ رسانه یا مقام رسمیای دیده نمیشود. نه روزنامهای جرات طرح تحریم چین را دارد، نه مسئولی حاضر است شرکتهای چینی را بهطور مستقیم مورد انتقاد قرار دهد.
با این حال، در شبکههای اجتماعی گهگاه صدای اعتراض بلند میشود: «چرا چین را تحریم نمیکنیم؟» اما این صداها خیلی زود در انبوهی از محتواها گم میشوند. دلیلش برای بسیاری روشن است: چین قابل تحریک نیست.
هرگونه تنش مستقیم با پکن، بهویژه در حوزه اقتصادی، بهمعنای ضربهای جدی به سرمایهگذاری، تولید و اعتماد بازارها خواهد بود. حتی پرحرارتترین ناسیونالیستهای هندی نیز میدانند که بازی با کارت چین میتواند تمام معادلات را بههم بریزد. به همین دلیل، دولت هند ترجیح میدهد خشم خود را متوجه کشورهایی کند که از نظر سیاسی و اقتصادی توان آسیبرساندن متقابل را ندارند؛ کشورهایی چون ترکیه و آذربایجان.
چین، حریفی خارج از توان فعلی هند؛ گزینه نظامی منتفی است!
از زمان درگیری دره گَلوان در سال ۲۰۲۰، که با تلفات قابلتوجهی برای ارتش هند همراه بود، مسیر برخورد دهلی با پکن تغییر کرده است. در پی آن حادثه، هند استراتژی خود را در قبال چین بهطور کامل تعدیل کرد. از کاهش تنشهای مرزی گرفته تا پرهیز از دامنزدن به بحثهای مرزی در محافل دیپلماتیک، همه نشان میدهند که هند تمایلی به تشدید درگیری ندارد.
در سطح نظامی نیز، فرماندهان ارتش هند بهخوبی آگاهند که در شرایط فعلی، ارتش در موقعیت مناسبی برای درگیری با چین قرار ندارد. این واقعگرایی، پس از عملکرد ضعیف ارتش هند در تازهترین درگیری با پاکستان، بیشتر از پیش نمایان شد.
واقعیت تلخ برای دهلی این است که اگر چین به درگیری وارد شود، هند با نبردی در دو جبهه مواجه خواهد شد؛ از یکسو پاکستان، از سوی دیگر چین. چنین وضعیتی به پراکندگی شدید نیرو، فشار بیسابقه بر تدارکات و بیثباتی در جبهه داخلی منجر خواهد شد.
بنابراین، هرچند در گفتار رسمی بر مواضع قاطع تأکید میشود، در عمل سیاست احتیاط و پرهیز از تنش با پکن دنبال میگردد—چرا که گزینه نظامی، عملاً از روی میز برداشته شده است.
ملیگرایی افسارگسیخته؛ شمشیری دو لبه در دستان دولت
دولت نارندرا مودی سالهاست که در مواقع فشار دیپلماتیک یا نظامی، با مهارت خاصی احساسات ملیگرایانه را تحریک میکند و با خلق «دشمن خارجی»، افکار عمومی را از مسائل اصلی منحرف میسازد. در بحران اخیر نیز همین الگو تکرار شد. اما ملیگرایی، همانند شمشیری دو لبه است؛ اگر بیش از اندازه به کار گرفته شود، ممکن است دامن خود حکومت را بگیرد.
در حال حاضر، نشانههای این افراط بهوضوح در فضای مجازی نمایان است. کارزارهای احساسی تبدیل به بستر بروز شعارهای تند و افراطی شدهاند. برخی خواستار «قانونگذاری برای تحریم رسمی» شدهاند، و حتی افرادی، با لحن تحریکآمیز، شعار «استفاده از سلاح هستهای علیه ترکیه» را سر دادهاند.
گرچه این صداها هنوز وارد سطح رسمی سیاستگذاری نشدهاند، اما نقش خود را در برانگیختن و هدایت خشم عمومی ایفا کردهاند. در صورت تشدید این فضای ملتهب، دولت ممکن است ناچار شود بهجای مدیریت بحران، دنبالهرو هیجانات مردمی شود—و آنگاه کنترل اوضاع از دست خواهد رفت.
جمعبندی: دلیل سکوت هند
درگیری اخیر میان هند و پاکستان، بهروشنی اضطراب استراتژیک دهلی نو را آشکار کرد و در عین حال فاصله واقعی قدرت میان چین و هند را برجسته ساخت. حملات رسانهای و سیاسی به ترکیه و آذربایجان، چیزی جز یک نمایش نبود؛ نمایشی برای انحراف نگاه افکار عمومی. اما سکوت آگاهانه در برابر چین، واقعیت ژئوپلیتیک امروز هند را نشان میدهد.
قدرتهای واقعی نیازی به فریاد ندارند. آنها با پشتوانههای اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک سخن میگویند، نه با شعارهای پرطمطراق. دهلی میداند که چین در موضعی است که نمیتوان با آن بازی سیاسی یا نظامی کرد. پس انتخاب تاکتیکی دولت هند—فریاد علیه ضعیفترها و سکوت در برابر قدرت برتر—خود گویای همهچیز است.
پایان/
نظر شما