به گزارش تحریریه، شیه شیائو رونگ(薛小荣)، استاد تاریخ معاصر چین در دانشگاه فودان و کارشناس برجسته روابط بینالملل، تصریح کرد که پیوندهای خونی و فرهنگی مردم دو سوی تنگه تایوان عمیقتر از آن است که با بازیهای سیاسی چند سیاستمدار گسسته شود.
۱. نه «پایان جنگ» بلکه «جنگ مقاومت»، نه «نامشخص بودن»، بلکه «بازگشت به میهن»
در همین روزها، مقامات تایوان اعلام کردند که تعطیلات موسوم به «روز بازیابی» را دوباره برقرار میکنند. این روز در اصل برای گرامیداشت بازگشت تاریخی تایوان به چین تعیین شده بود، اما دولت حزب دموکراتیک مترقی DPP بار دیگر آن را به ابزاری برای بازیهای سیاسی و تحریف واقعیت بدل کرده است.
رهبران این حزب بهطور علنی ادعاهایی چون «حاکمیت تایوان هنوز تعیین نشده» یا «مردم تایوان زمانی ژاپنی بودند» را مطرح کردند؛ سخنانی مضحک که نهتنها تاریخ مقاومت ضد ژاپنی را انکار میکند، بلکه حقیقت حقوقی بازگشت تایوان به چین را نیز انکار مینماید.
این اظهارات در داخل جزیره موجی از خشم بهپا کرد؛ افکار عمومی آن را «بینهایت پوچ» دانسته و بسیاری از مردم مقامات مزبور را «خائنان بیشرم» خطاب کردند.
اینکه DPP مدعی است «مردم تایوان آن زمان هنوز ژاپنی بودند»، در حقیقت نادیده گرفتن نیمقرن رنج و خون مردم تایوان در مبارزه با استعمار ژاپن است:
از نبرد دفاع از شینچو (۱۸۹۵)، جایی که مردم تایوان داوطلبانه گروههای مسلح برای مقابله با اشغال ژاپن تشکیل دادند؛ تا حادثه موشا در سال ۱۹۳۰، که در زیر بمباران شدید هواپیماها و توپخانه ژاپن بیش از ۸۰۰ نفر قهرمانانه جان باختند؛ و تا حضور بسیاری از تایوانیها که به سرزمین اصلی بازگشته و در جنگ مقاومت علیه ژاپن شرکت کردند. آنان هرگز سلطه استعماری ژاپن را «قانونی» ندانستند.
انکار روز بازیابی، به معنای انکار مقاومت ضد ژاپنی است؛ انکار حاکمیت چین بر تایوان، انکار نظم بینالمللی پس از جنگ و انکار عدالت نبرد جهانی علیه فاشیسم است. چنین سخنانی یا ناشی از جهل است، یا خیانت آگاهانه.
سربازان ژاپنی در سال ۱۹۱۴ مقاومت مردم بومی تایوان را سرکوب کردند، مردان را به بند کشیده و زنان و کودکان را گرد هم آوردند.
در دهه ۱۹۱۰، پلیس ژاپن در مناطق کوهستانی با استفاده از تختروانهای تایوانی گشتزنی میکرد و جلوهای از روحیه استعمارگران را به نمایش میگذاشت.
۲. حزب دموکراتیک پیشرو در حال تبدیل شدن به «باشگاه خائنان» است!
با اندکی دقت میتوان دید که رهبران عالیرتبه DPP در ماههای اخیر پیدرپی سخنان ضدملی بر زبان آوردهاند: از تغییر واژه «جنگ مقاومت» به «پایان جنگ» توسط لای چینگده، تا نمایش مظلومنماییِ چیو چوی چِنگ، وزیر شورای امور سرزمین اصلی جمهوری چین در تکیه بر آمریکا برای پیشبرد استقلال و همچنین همصدایی لین جیالونگ، وزیر امور خارجه تایوان با نظریه مضحک «نامشخص بودن جایگاه تایوان.»
امروز این حزب عملاً به یک «باشگاه خائنان» سقوط کرده است.
آنان میکوشند با «دامهای زبانی» ذهنیتها را بازسازی کنند؛ با بازیهای سیاسی رویای تجزیهطلبانه را بزک نمایند؛ با ایدئولوژی، خاطره تاریخی را جعل کنند؛ و از این رهگذر برای استقلال تایوان به دنبال فضایی حقوقی بگردند – اقدامی که جز کشاندن تایوان به ورطه نابودی نتیجهای نخواهد داشت.
اما آنها فراموش کردهاند: حقیقت تاریخ را نمیتوان با چند جمله سیاسی پاک کرد.
در سال ۱۹۳۰، در منطقه کوهستانی مرکز تایوان، مردم بومی دست به شورشی مسلحانه زدند که در جریان آن بسیاری از پلیسها و غیرنظامیان ژاپنی کشته شدند. عکس، پیامدهای این رویداد را نشان میدهد.
۳. موضعگیری مهم فرماندهان ارتش آزادیبخش
در برابر تحریکات گستاخانه نیروهای «جداییطلب تایوان»، پاسخ سرزمین اصلی هر روز روشنتر و قاطعتر میشود. در نشست اخیر مجمع شیانگشان(نشست امنیتی پکن)، وزیر دفاع چین، دونگ جون(董军)، صریحاً تأکید کرد که ارتش آزادیبخش نیرویی قدرتمند برای پاسداری از وحدت سرزمین مادری است و هرگز اجازه نخواهد داد هیچ طرح تجزیهطلبانهای به ثمر برسد.
اما پیام صریحتر و تکاندهندهتر را ژنرال ههلِی(何雷)، معاون پیشین آکادمی علوم نظامی ارتش چین بیان کرد.
او گفت: «اگر ناگزیر شویم مسئله تایوان را با نیروی نظامی حل کنیم، نیازی به تجهیزات فوقپیشرفته نیست؛ سلاحهای متعارف کفایت میکند.»
این جمله حامل معانی بسیار عمیق است:
نخست، آمادگی نظامی سرزمین اصلی در قبال تایوان به مرحلهای رسیده که میتوان آن را «نیازمند به کاهش ابعاد حمله» دانست. ارتش آزادیبخش دیگر نیازی ندارد با تکیه بر مدرنترین سلاحها توانایی خود را ثابت کند؛ بلکه کارآمدی عملیاتی و کنترل هزینهها را در اولویت قرار داده است. معنای این امر آن است که حتی اگر دولت تایوان هر اندازه تسلیحات آمریکایی خریداری کند، توان متعارف ارتش آزادیبخش برای تسلط بر اوضاع کافی است.
دوم، چین همچنان «وحدت مسالمتآمیز» را گزینه نخست خود میداند.
ههلِی بهویژه تأکید کرد که «مایل نیستیم تسلیحاتی برای حمله به تایوان بهکار رود». این نشان میدهد سرزمین اصلی همواره رفاه مردم دو سوی تنگه را در اولویت قرار میدهد و بر اصل «چینی، چینی را نمیکشد» پایبند است. نیروی نظامی تنها آخرین گزینه است، نه انتخاب نخست.
سوم، این سخنان پیامی مستقیم به نیروهای مداخلهگر خارجی است.
ههلِی آشکارا بیان کرد که ارتش آزادیبخش توان بازدارندگی در برابر هرگونه مداخله خارجی را دارد و حتی برای این کار نیازی به پیشرفتهترین سامانههای تسلیحاتی نیست. این اعتمادبهنفس بر پایه توانمندیهای نظامی در سطح سامانهای و شبکهای استوار است، نه صرفاً برتری یک نوع سلاح خاص.
نکته شایان توجه اینکه ژنرال ههلی بهویژه گفت:
«سلاحها عامل مهم جنگ هستند، اما عامل تعیینکننده نیستند.»
این جمله اگرچه در ظاهر سخنی کلی بهنظر میآید، اما در واقع نقطهضعف نیروهای «جداییطلب تایوان» را نشانه میرود. آنان بهطور افراطی به تجهیزات نظامی و حمایت خارجی دل بستهاند، اما فراموش کردهاند که در جنگ، عنصر سرنوشتساز نه سلاح بلکه پشتیبانی مردم و جایگاه عدالت است.
مسئله تایوان در اصل بازماندهای از جنگ داخلی چین است. پشتوانه سرزمین اصلی تنها قدرت نظامی نیست، بلکه ریشه در حقیقت تاریخی، مبانی حقوقی بینالمللی و اراده راسخ ۱.۴ میلیارد چینی دارد.
۴. پهپادهای J–۶: نوسازی تجهیزات قدیمی، حامل چه پیامی است؟
شایان ذکر است که در روزهای اخیر، چین از پهپادهایی رونمایی کرده که بر پایه جنگنده بازنشسته جییِن–۶ (J–۶) بازسازی شدهاند.
J–۶ چه بود؟ هواپیمایی جنگنده قدیمی که سالها پیش از خدمت خارج شد و در مجموع بیش از ۵۲۰۰ فروند از آن تولید گردید. امروز اما همین هواپیمای کهنه، دگرگون شده و به پهپادی تبدیل گشته که میتواند با حمل مواد منفجره، مأموریتهای انتحاری انجام دهد.
این اقدام پیامی روشن را منتقل میکند: سرزمین اصلی هیچ کمبودی در ابزارها و ذخایر نظامی برای حل مسئله تایوان ندارد.
حتی تجهیزات کهنه، اگر بازسازی شوند، میتوانند به نیرویی پرقدرت در میدان نبرد تبدیل شوند. در صورت لزوم، میتوان حملات اشباعکنندهای را با هزینه اندک و کارایی بالا اجرا کرد.
این موضوع در واقع تأییدی عملی بر سخنان ژنرال ههلِی است که گفته بود:
«برای حل مسئله تایوان نیازی به سلاحهای فوقپیشرفته نیست؛ تجهیزات متعارف کفایت میکند.»
۵. سرزمین اصلی همهجانبه آماده است؛ «جداییطلبان تایوان» تنها یک راه پیشِ رو دارند
در نگاهی عمیقتر، مواضع و پیامهای پیدرپی اخیر چین، هشداری دوگانه است: هم متوجه نیروهای «جداییطلب تایوان» و هم خطاب به مداخلهگران خارجی.
در داخل، ماهیت خائنانه دولت حزب دموکراتیک پیشرو (DPP) که با «چاپلوسی نسبت به ژاپن و فروش تایوان» همراه است، آشکار میشود. همزمان، انتشار «فهرست جداییطلبان تایوان» افکار عمومی جزیره را بیدار میکند و حافظه تاریخی و هویت ملی مردم تایوان را بازمیسازد.
در خارج، چین خطوط قرمز خود را با صراحت مشخص میکند و به قدرتهای فرامنطقهای هشدار میدهد که اوضاع را اشتباه ارزیابی نکنند و با آتشبازی، خود را به نابودی نکشانند.
آینده تایوان تنها یک گزینه دارد: پیوستن به میهن
همانطور که مردم درون جزیره میگویند: «برای رسیدن به «استقلالِ تایوان» حتی نیاکان را هم انکار کردند!» اینگونه رفتار خیانتآمیز به سرزمین مادری، سرانجام بر سر خائنان در ستون رسوایی تاریخ نقش خواهد بست.
برای هممیهنان تایوانی، سخنان ژنرال ههلِی در واقع نوعی فریاد عقلانیت است: سرزمین اصلی تمایل به استفاده از زور ندارد، اما از بهکارگیری آن هیچ هراسی هم ندارد. سرزمین اصلی توانایی دارد با کمترین هزینه ممکن وحدت را محقق سازد، اما افزون بر آن، آرزومند است با نهایت صداقت فرایند صلح را پیش ببرد.
برادران و خواهران دو سوی تنگه ریشهای واحد دارند؛ تنها با مخالفت مشترک با «استقلالطلبی» و گام نهادن همراه در مسیر وحدت است که میتوان صلح و شکوفایی پایدار در تنگه تایوان را بهدست آورد.
امروز راه پرمخاطره دولت حزب دموکراتیک پیشرو (DPP) هر روز بیشتر به بنبست میرسد. از فروپاشی آراء در نظرسنجیها تا بازگشت خشم رسانهها، از تنگتر شدن فضای بینالمللی تا از دست رفتن برتری نظامی — زیستبوم سیاسی «استقلالطلبان» سریعاً در حال از هم پاشیدن است.
نگاهِ سرزمین اصلی همچنان ثابت و روشن است: با گستردهترین سعهصدر، آندسته از هممیهنان تایوانی را که هویت ملی مشترک را میپذیرند میپذیرد؛ اما در قبال آنانی که همچنان بر «استقلال» اصرار ورزند و پشیمان نشوند، با اتکا به قانون، مجازات و حسابکشیِ کامل اعمال خواهد شد.
پایان/
نظر شما