به گزارش تحریریه، ایرنا به نقل از پایگاه خبری تحلیلی مدرن دیپلماسی، نوآوریها در عرصه تکنولوژی از لحاظ تاریخی توسعه ملی را تقویت کرده و سبب برتری در روابط روابط بینالملل میشود. در دنیای امروز هوش مصنوعی به احتمال زیاد مرحله کلیدی بعدی این پیشرفت خواهد بود و میتواند تسلط فناوری آینده را در مقیاس جهانی تعیین کند. از همین رو دونالد ترامپ رئیسجمهوری ایالات متحده، با امضای فرمان اجرایی ۱۴۱۷۹، «رفع موانع رهبری آمریکا در هوش مصنوعی» به تاریخ ۲۳ ژانویه ۲۰۲۵ (بهمن ۱۴۰۳) صنعت هوش مصنوعی را به طور رسمی در اولویت دستور کار سیاست خود قرار داد. اما آمریکا تنها بازیگر این عرصه نیست و چین نیز رقیب اصلی آن شناخته میشود.
از جهانیسازی تا حمایتگرایی؛ جدایی در فناوریهای پیشرفته
براساس این تحلیل، هوش مصنوعی بخشی از صنعت بزرگتر فناوری پیشرفته است که شامل مخابرات، نیمههادیها و سیستمهای محاسباتی میشود. در طول دهه گذشته، روند پیشرفت این صنعت از جهانی شدن به سمت حمایتگرایی تغییر مسیر داده است.
ترامپ در سال ۲۰۱۸، به دلیل نگرانیهای امنیت ملی، استفاده از تجهیزات مخابراتی عرضه شده توسط شرکتهای چینی مانند «هواوی» و «زد تی ئی» (ZTE) را در سازمانهای دولتی ایالات متحده منع کرد.
دولت جو بایدن نیز در سال ۲۰۲۲، با هدف محدود کردن دسترسی پکن به فناوری بسیار پیشرفته، کنترلهای صادراتی بیشتری بر تراشههای پردازشی پیشرفته و تجهیزات نیمههادی اعمال کرد. چین نیز درواکنش به این اقدامات در تاریخ ۲۶ دسامبر ۲۰۲۳ (دی ۱۴۰۲) استفاده از پردازندههای آمریکایی اینتل و AMD را در رایانههای دولتی ممنوع کرد.
سال ۲۰۲۴- ۲۰۲۵؛ تعرفهها، عناصر خاکی کمیاب و آتشبس شکننده
پس از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴، وی سیاست اصلی خود مبنی بر اعمال تعرفههای جدید را دنبال کرد و در مقابل چین نیز تلافی نمود. این درگیری در ۴ آوریل ۲۰۲۵ (۱۳ فروردین ۱۴۰۴) به اوج خود رسید، زمانی که وزارت بازرگانی چین صادرات عناصر خاکی کمیاب (REEs) و آهنرباهای مرتبط را که برای صنایع دفاعی، انرژی و خودرو اهمیت بسیاری دارند، محدود کرد. پکن در اکتبر ۲۰۲۵ (مهر ۱۴۰۴) محدودیتها در این بخش را افزایش داد.
اما در پی دیدار ترامپ و شی جین پینگ رئیسجمهوری چین در تاریخ ۳۰ اکتبر ۲۰۲۵ (۸ آبان ۱۴۰۴) در «بوسان» کره جنوبی و به توافق رسیدند. این توافقها شامل خرید سویا از کشاورزان آمریکایی توسط چین و حذف تعرفههای مربوط به فنتانیل از سوی ترامپ بود. در مقابل چین پذیرفت برخی محدودیتهای جدید صادرات عناصر کمیاب خاکی را متوقف کند. ایالات متحده نیز به نوبه خود، متعهد شد که از اعمال تعرفههای جدید وارداتی خودداری کند.
اما این رسانه تحلیلی، توافق یاد شده را بیشتر یک اقدام تاکتیکی می داند تا پیشرفتی جدی در مناسبات تجاری واشنگتن- پکن. چراکه محدودیتها در صنعت فناوری پیشرفته بین دو کشور همچنان خارج از میز مذاکره باقی مانده است و نشان میدهد این بخش تا چه اندازه در رقابت راهبردی میان دو رقیب اهمیت دارد.
تسلط ایالات متحده در هوش مصنوعی و آسیبپذیری پنهان آن
براساس تحلیل مدرن دیپلماسی، شرکتهای آمریکایی، به رهبری NVIDIA اگرچه بر بازار جهانی هوش مصنوعی تسلط دارند و دارای پیچیدهترین فناوری، از جمله تراشههای GPU هستند. اما با وجود این پیشتازی، شرکتهای آمریکایی همچنان برای عناصر خاکی کمیاب به چین وابسته هستند. چین نزدیک به ۹۰ درصد از عرضه جهانی عناصر خاکی کمیاب را فرآوری میکند؛ برتری که مبتنی بر نیروی کار ارزان و مقررات زیستمحیطی سهل گیرانه است.
فرصت استخراج طلا؛ یارانهای طبیعی برای استقلال در حوزه عناصر خاکی کمیاب
این تارنمای تحلیلی، با اشاره به رشد چشمگیری بهای طلا آورده است: قیمت طلا در ۲۰ اکتبر ۲۰۲۵ (۲۸ مهر) به رقم بی سابقه چهار هزار و ۴۰۰ دلار در هر اونس رسید و اکنون نزدیک به چهار هزار دلار است. برای معدنچیان طلا در آمریکا این امر جریان نقدی قابل توجهی ایجاد میکند. افزایش تقاضای طلا نیز فرصتهایی را برای تولیدکنندگان تجهیزات معدنی ایجاد کرده است تا در نوآوری و فناوری سرمایهگذاری کنند که ممکن است هزینههای عملیاتی را کاهش داده و بهرهوری ماشینآلات آنها را افزایش دهد.
بنابراین می توان اینگونه به مساله نگریست که ثروت بدست آمده از این راه میتواند فرصتی راهبردی ایجاد کند؛ از سود طلا برای تامین مالی توسعه عناصر کمیاب استفاده کنید. برخی شرکتهای آمریکایی در حال حاضر این کار را انجام میدهند. شرکت منابع استراتژیک آیداهو (IDR) از جریان نقدی معدن Golden Chest خود برای اکتشاف ذخایر مجاور عناصر کمیاب از جمله در منطقه Lemhi Pass (در مرز دو ایالت آیداهو و مونتانا) که سرشار از عناصر کمیابی مانند «نئودیمیوم» و «پراسئودیمیوم» و دایموند کریک استفاده میکند.
تنوعبخشی برای جلوگیری از انحصار
چنانچه ایالات متحده بتواند رهبری خود را در حوزه هوش مصنوعی حفظ کند و از طریق تامین منابع داخلی و بینالمللی به استقلال در منابع کمیاب دست یابد، ممکن است نوع جدیدی از انحصار در بازار شکل گیرد. هرچند چین به طور مستمر توانایی بسیاری در جبران عقب ماندگی و رسیدن به رقبا نشان داده است. پکن با کنترل ۹۰ درصد از فرآوری عناصر نادر خاکی، همین حالا هم در موقعیت شبه انحصاری قرار دارد.
از دیدگاه مدرن دیپلماسی، هدف نباید جایگزین کردن یک انحصار با انحصار دیگر باشد، بلکه باید جلوی تسلط یک کشور بر حوزهای به این مهمی و غیرقابل پیش بینی گرفته شوَد. آمریکا با فراهم کردن امکان تخصیص بخشی از منابع مالی شرکتهای استخراج طلا به اکتشاف عناصر نادر خاکی میتواند یک پایگاه منابع مستقلتر و متنوعتر ایجاد کند؛ وضعیتی که برای امنیت منابع ملی ضرورتی حیاتی ایجاد خواهد کرد. ََ
پایان/













نظر شما