جنگ تعرفه‌ای؛ تقابل استراتژی ترامپ و پایداری چین

با اعمال تعرفه‌هایی تا ۲۴۵ درصد، ترامپ بار دیگر جنگ تجاری با چین را شعله‌ور کرد. اما این بار، چین با اعزام مذاکره‌کننده‌ای کارکشته و توقف سفارش‌های بوئینگ، نشان داد که آماده مقابله است. در میانه این نبرد اقتصادی فرسایشی، هر دو طرف برگ‌های برنده‌ای در دست دارند، اما چین با اتکاء به بازار داخلی و تاب‌آوری اقتصادی، همچنان ابتکار عمل را حفظ کرده است.

به گزارش تحریریه، پایگاه تحلیلی خبری بایدو با انتشار گزارشی به بررسی افزایش تعرفه‌های آمریکا علیه چین و واکنش قاطع پکن به این اقدام پرداخته است.

ترامپ در تلاش برای سخت‌گیری بیشتر

در تاریخ ۱۵ آوریل، دونالد ترامپ بار دیگر در خصوص مناقشه تعرفه‌ای میان آمریکا و چین اظهارنظر کرد. وی ضمن ابراز تمایل به دستیابی به توافق با چین، عملاً مسئولیت را به سمت پکن سوق داد و به‌طور تلویحی خواستار عقب‌نشینی طرف چینی شد. بلافاصله پس از این اظهارات، کاخ سفید اعلام کرد که در واکنش به اقدامات تلافی‌جویانه چین، آماده است بر روی برخی کالاهای چینی تعرفه‌هایی تا سقف ۲۴۵ درصد اعمال کند.

ترامپ با انتخاب هدفمند برخی کالاهای حساس و اعلام افزایش چشمگیر تعرفه‌ها، تلاش دارد چهره‌ای سخت‌گیرانه در قبال چین در داخل کشور به نمایش بگذارد؛ حال آنکه هدف اصلی، تحت فشار قرار دادن پکن برای امتیازدهی در مذاکرات است.

با این حال، باید به این نکته توجه داشت که تنها تعداد محدودی از کالاها، نظیر سرنگ و سوزن‌های تزریق، مشمول تعرفه‌هایی در این سطح بالا خواهند شد. در حالی که برای اکثریت کالاها، میزان تعرفه همچنان در حدود ۱۴۵ درصد باقی مانده است. این اختلاف عمدتاً به دلیل تفاوت‌هایی است که در مراحل پیشین وضع تعرفه‌ها وجود داشت؛ به‌عنوان نمونه، تعرفه واردات باتری‌های لیتیومی به ۱۷۳ درصد و تعرفه برخی کالاهای دیگر مانند ماهی مرکب و پلیورهای پشمی از ۱۵۰ درصد فراتر رفته بود.

آشکار است که این اقدام ترامپ در واقع یک بازی با اعداد است. او با انتخاب هدفمند برخی کالاهای حساس و اعلام افزایش چشمگیر تعرفه‌ها، تلاش دارد چهره‌ای سخت‌گیرانه در قبال چین در داخل کشور به نمایش بگذارد؛ حال آنکه هدف اصلی، تحت فشار قرار دادن پکن برای امتیازدهی در مذاکرات است.

بوئینگ در بازار چین با بحران روبه‌رو شد: چین خرید هواپیماهای آمریکایی را متوقف کرد

در پاسخ به این تحریک آشکار، مقامات چینی به سرعت موضع‌گیری و تأکید کردند که آغازگر جنگ تعرفه‌ای، ایالات متحده بوده و اقدامات متقابل چین صرفاً جنبه دفاع از منافع ملی دارد.

با اعمال تعرفه‌های ۱۲۵ درصدی، توان رقابتی بسیاری از کالاهای آمریکایی در بازار چین به‌شدت کاهش یافته است. در چنین سطحی از تعرفه‌ها، تفاوت میان ۱۰۰ درصد و حتی ۱۰۰۰ درصد چندان معنای اقتصادی ندارد. به همین دلیل، اگر ترامپ درصدد تشدید فشار باشد، این اقدامات بیش از آنکه اثری واقعی در اقتصاد داشته باشد، به نوعی «نمایش مضحک» خارج از عرصه اقتصادی تعبیر می‌شود و طبیعتاً از سوی چین بی‌پاسخ خواهد ماند.

بر اساس گزارش رسانه‌های آمریکایی، چین از شرکت‌های هواپیمایی داخلی خواسته است تا فوراً پذیرش هواپیماهای بوئینگ و همچنین خرید تجهیزات و قطعات مرتبط با این شرکت را متوقف کنند.

با انتشار این خبر، ارزش سهام بوئینگ به سرعت کاهش یافت و افتی در حدود ۲.۴ درصد را تجربه کرد. با توجه به تعرفه‌های ۱۲۵ درصدی، هزینه واردات قطعات هواپیماهای آمریکایی به‌شدت افزایش یافته و اقدام چین نیز با هدف کنترل هزینه‌ها و جلوگیری از ضرر اقتصادی صورت گرفته است؛ چراکه هیچ طرفی تمایل به انجام معاملات زیان‌ده ندارد.

در شرایطی که چشم‌انداز فعالیت‌های بوئینگ در بازار چین به‌شدت تیره شده است، ترامپ با لحنی معترضانه، چین را به «نقض تعهدات» متهم کرد. این در حالی است که تحلیل رسانه‌های آمریکایی عمدتاً بر این نکته تأکید دارد که مشکلات پیش‌آمده، نتیجه سیاست‌های تهاجمی خود آمریکا در به‌کارگیری ابزار تعرفه‌ای علیه چین است

دو «برگ برنده» ترامپ در مناقشه تجاری با چین

با وجود وضعیت نه‌چندان مطلوب زنجیره تأمین آمریکا، دونالد ترامپ همچنان خود را برخوردار از ابزارهای فشاری می‌بیند که می‌تواند از آن‌ها برای اعمال فشار بیشتر بر چین در جریان جنگ تجاری استفاده کند.

یکی از این ابزارها به خروج شرکت‌های چینی از بازار بورس آمریکا مربوط می‌شود؛ موضوعی که وزیر خزانه‌داری ایالات متحده، جنت یلن، پیش‌تر به‌طور غیررسمی به آن اشاره کرده بود و آن را گزینه‌ای روی میز در جریان مذاکرات تجاری دانسته بود.

بر اساس برآورد بانک سرمایه‌گذاری جی‌پی مورگان، در صورت خروج بیش از ۲۰۰ شرکت چینی از بازار بورس آمریکا، ممکن است شاهد خروج سرمایه‌ای معادل ۱۱۰ میلیارد دلار از بازارهای مالی باشیم. در حال حاضر، سهام شرکت‌های چینی در بورس آمریکا از نظر حجم معاملات، وضعیت بهتری نسبت به بورس هنگ‌کنگ دارند؛ به‌عنوان مثال، حجم معاملات سهام شرکت‌هایی چون علی‌بابا و جی‌دی(JD) در بازار آمریکا تقریباً دو برابر معاملات آن‌ها در هنگ‌کنگ است. در صورت تغییر این وضعیت، بی‌ثباتی در ذهنیت سرمایه‌گذاران و تغییر جهت جریان سرمایه امری اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.

البته، مسئله خروج شرکت‌های چینی از بورس آمریکا یک شمشیر دولبه است. از یک سو، خروج اجباری این شرکت‌ها می‌تواند توانایی آن‌ها برای تأمین مالی بین‌المللی را تضعیف کند و بازسازی مسیرهای جدید برای جذب سرمایه زمان‌بر و پرهزینه باشد؛ امری که سرعت رشد و مقیاس گسترش فعالیت‌های این شرکت‌ها را تحت فشار قرار می‌دهد.

از سوی دیگر، چنین روندی می‌تواند بازار سهام آمریکا را نیز دچار بی‌ثباتی کند. خروج شرکت‌های چینی که غالباً از نرخ رشد بالایی برخوردارند، ممکن است منجر به کاهش تنوع و پویایی بازار آمریکا شود و در نتیجه، جذابیت این بازار برای سرمایه‌گذاران جهانی آسیب ببیند.

شایان ذکر است که ترامپ در دوره نخست ریاست جمهوری نظارت بر سرمایه‌گذاری‌های چینی را تشدید کرد و محدودیت‌های متعددی بر جریان سرمایه‌های چینی وضع نمود. اگر ایالات متحده بار دیگر سیاست‌های محدودکننده مشابهی را اعمال کند، شرکت‌های چینی در جذب سرمایه خارجی، توسعه بازارهای بین‌المللی، انتقال فناوری و همکاری‌های فرامرزی با موانع جدی مواجه خواهند شد.

با این حال، چین از مدت‌ها پیش خود را برای چنین سناریوهایی آماده کرده است. طی سال‌های اخیر، این کشور با تقویت زیرساخت‌های نهادی در بازارهای بورس داخلی، بهبود محیط کسب‌وکار و افزایش جذابیت و کارآمدی بازارهای داخلی، مسیرهای تازه‌ای برای تأمین مالی شرکت‌ها فراهم آورده است.

علاوه بر این، سیاست‌هایی برای هماهنگی سرمایه‌های داخلی با سرمایه‌های بین‌المللی در حمایت از صنایع کلیدی چون فناوری و تولید پیشرفته به اجرا گذاشته شده است؛ اقداماتی که وابستگی به سرمایه‌های آمریکایی را کاهش داده و تاب‌آوری و ثبات اقتصادی چین را تقویت کرده‌اند.

در مجموع، هرچند برگ‌های برنده ترامپ ممکن است در کوتاه‌مدت آثار مشخصی بر جای بگذارند، اما در بلندمدت این فشارها به عاملی برای تسریع روند بازگشت سرمایه‌گذاری‌ها به داخل و تقویت اقتصاد بومی چین تبدیل خواهند شد.

نماینده جدید چین در مذاکرات جهانی: یک مهره استراتژیک در جنگ تعرفه‌ای

در پاسخ به تنش‌های رو به افزایش در جنگ تعرفه‌ای میان ایالات متحده و چین، مقامات چینی با سرعت و دقت اقدام به معرفی یک چهره برجسته در عرصه تجارت جهانی کردند. در تاریخ ۱۶ آوریل، چین لی چنگ‌گانگ را به‌عنوان نماینده جدید وزارت بازرگانی در مذاکرات بین‌المللی تجاری خود منصوب کرد. این انتصاب نه تنها از سوی کارشناسان به‌عنوان اقدامی استراتژیک و حساب‌شده ارزیابی می‌شود، بلکه به‌نظر می‌رسد که هدف اصلی چین از این حرکت، تقویت موقعیت خود در برابر فشارهای فزاینده‌ای است که از سوی آمریکا به‌ویژه در زمینه تعرفه‌ها وارد می‌شود.

تقابل استراتژی ترامپ و پایداری چین

لی چنگ‌گانگ، نماینده جدید چین در مذاکرات تجاری بین‌المللی

لی چنگ‌گانگ با تجربه‌ای طولانی در حوزه تجارت و دیپلماسی اقتصادی، یکی از مهم‌ترین چهره‌های چین در عرصه مذاکرات بین‌المللی به شمار می‌رود. وی سابقه حضور در مهم‌ترین نهادهای دولتی و بین‌المللی را دارد و پیش از این به‌عنوان نماینده دائم چین در سازمان تجارت جهانی و سایر نهادهای بین‌المللی فعالیت کرده است. این تجربه‌ها او را به یک مذاکره‌کننده با تسلط کامل بر قوانین و استراتژی‌های تجارت جهانی تبدیل کرده است.

انتخاب این فرد به‌عنوان نماینده جدید در چنین مقطع حساسی از تاریخ روابط تجاری چین و آمریکا، به نوعی نشان‌دهنده تغییر رویکرد چین در برخورد با فشارهای اقتصادی و تجاری است. در حالی که جنگ تعرفه‌ای با آمریکا به اوج خود رسیده است، چین در تلاش است تا از طریق استفاده از اهرم‌های دیپلماتیک و اقتصادی، به‌ویژه با بهره‌برداری از قابلیت‌های متخصصین خود، برتری خود را در عرصه جهانی حفظ کند.

در عین حال، این انتخاب ممکن است نشانه‌ای از تصمیم چین برای تقویت پاسخ‌های متقابل و مقابله با سیاست‌های تجاری آمریکا باشد. لی چنگ‌گانگ که در گذشته بارها به انتقاد از سیاست‌های یکجانبه‌گرایانه آمریکا پرداخته است، در این مقطع حساس می‌تواند نقش کلیدی در تغییر مسیر مذاکرات ایفا کند. او با تکیه بر تجارب گذشته‌اش در مدیریت بحران‌های تجاری و حفظ منافع چین، احتمالا سعی خواهد کرد تا از شدت بحران کاسته و مسیرهای جدیدی برای رسیدن به توافقات پایدار ایجاد کند.

چین با این اقدام نشان داد که علاوه بر ادامه جنگ تعرفه‌ای، به‌دنبال استفاده از دیپلماسی پیچیده و سازگار با قواعد بین‌المللی است. اما این انتصاب و انتخاب فردی با چنین سابقه‌ای، باید به‌عنوان بخشی از یک استراتژی بلندمدت‌تر در نظر گرفته شود. چین در حال تقویت موقعیت خود در عرصه جهانی است و تلاش می‌کند تا از طریق این تغییرات و تحولات داخلی، قدرت چانه‌زنی خود را در برابر فشارهای خارجی افزایش دهد.

به‌طور کلی، چین در شرایطی قرار دارد که باید از تمامی ابزارهای خود، از جمله دیپلماسی اقتصادی، برای حفظ و تقویت موقعیت تجاری‌اش در برابر تهدیدات خارجی استفاده کند. در این میان، لی چنگ‌گانگ ممکن است تنها یکی از ابزارهای چین باشد، اما به‌طور قطع نقش او در مراحل بعدی مذاکرات تجاری و تعاملات بین‌المللی مهم خواهد بود.

رقابت تجاری چین و آمریکا: آزمون صبر و استقامت

چشم‌انداز آینده رقابت‌های تجاری چین و آمریکا نشان می‌دهد که این نزاع همچنان ادامه خواهد داشت. ترامپ تلاش می‌کند با استفاده از آنچه که «کارت‌های برنده» می‌نامد، فشار بر چین را حفظ کند، اما چین با عزم راسخ و استراتژی‌های هوشمندانه خود در برابر این فشارها ایستادگی می‌کند. این کشور با بهره‌گیری از ابزارهای مختلفی از جمله سیاست‌های تعرفه‌ای و اقدامات هدفمند در بازارهای مختلف، از منافع اقتصادی خود به‌طور جامع محافظت کرده است.

در مقابل، سیاست‌های سختگیرانه آمریکا نه‌تنها نتواسته صنایع آمریکایی را به کشور بازگرداند، بلکه تأثیرات منفی بسیاری بر اقتصاد داخلی این کشور گذاشته است. افزایش قیمت‌ها، محدودیت در جریان سرمایه و کاهش اعتماد کسب‌وکارها تنها بخشی از پیامدهای این جنگ تجاری بوده است. جنگ تعرفه‌ای در نهایت به تضعیف همکاری‌های جهانی و بی‌ثباتی اقتصادی دامن زده است.

این رقابت دیگر تنها در پی عقب‌نشینی یا پیشروی نیست، بلکه تبدیل به یک آزمون طولانی‌مدت از صبر، استقامت و توانمندی دو طرف شده است. چین با اتکا به قدرت اقتصادی خود، بازار داخلی گسترده، زنجیره تأمین صنعتی قوی و توان روزافزون در نوآوری‌های فناورانه، باور دارد که می‌تواند در این رقابت ایستادگی کند و در نهایت پیروزی را از آن خود سازد. این پیروزی نه تنها منافع ملی چین را تثبیت خواهد کرد، بلکه می‌تواند به سمت ایجاد یک نظم تجاری جهانی عادلانه‌تر و باثبات‌تر سوق دهد.

پایان/

۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۰
کد خبر: 32404

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 2 + 10 =