به گزارش تحریریه، مرکز تحقیقاتی-رسانه ای «نشنال اینترست» مدعی شد: شرکتهای چینی—بهویژه واندا هولدینگز (Wanda Holdings)—در حال کمک به ایران برای دور زدن تحریمها هستند و از طریق تجارت غیرقانونی نفت، نیروی نظامی تهران را تأمین مالی میکنند. بنابراین برای توقف روند مسلحسازی دوباره ایران، غرب باید پیوندهای اقتصادی این کشور با چین را هدف قرار دهد.
در متن این گزارش می خوانیم:
ایالات متحده سالهاست که نسبت به اقدامات چین—از جمله کار اجباری، رفتارهای ناعادلانه تجاری، و حمایت خاموش اما حیاتی از دشمنان آمریکا—چشمپوشی کرده است. هیچجا این حمایت چین خطرناکتر از مورد ایران نیست.
در ماه ژوئن، همزمان با حملات هوایی ایالات متحده و اسرائیل به اهدافی در ایران، واردات نفت چین از ایران به بالاترین میزان تاریخی رسید. حدود نیمی از بودجه نظامی ایران از محل فروش نفت و گاز تأمین میشود و هیچ کشوری به اندازه چین در زنده نگه داشتن این شریان مالی برای تهران نقش ندارد.
بدیهی است که نابودی برنامه هستهای و زیرساختهای نظامی ایران امری حیاتی است، اما همانقدر مهم است که حکومت ایران را از منابع مالی برای بازسازی و تجدید تسلیحات محروم کرد. این یعنی هدف گرفتن خریداران، بانکداران و میلیاردرهای چینی که اقتصاد نفتی ایران را سرپا نگه داشتهاند. به عبارت دیگر: برای توقف ایران، باید چین را تحریم کرد.
میلیاردرهای چینی چگونه از دیکتاتوری ایران سود میبرند؟
«شانگ جییانگ» میلیاردر کمتر شناختهشده و عضو حزب کمونیست چین، رئیس و سهامدار اصلی گروه واندا هولدینگز (نباید با گروه بزرگتر «دالیان واندا» اشتباه گرفته شود) است. این شرکت عظیم در قلب تجارت غیرقانونی نفت با ایران قرار دارد و در زمینههای مختلفی از جمله خطوط لوله، مجتمعهای پتروشیمی، بنادر و پالایشگاههای نفت فعالیت میکند.
اما آنچه واندا را به تهدیدی جدی تبدیل کرده، نقش آن در خرید و پالایش نفت تحریمشده ایران است—نقشی که باید مهار شود تا از مسلحسازی دوباره تهران جلوگیری گردد.
حدود ۹۰ درصد صادرات نفت ایران به مقصد چین میرود. بخش زیادی از این نفت به استان شاندونگ میرسد، جایی که پالایشگاههای مستقل معروف به «تیپات» (teapot) به شریان حیاتی حکومت ایران تبدیل شدهاند. پیش از رسیدن به این پالایشگاهها، نفت ایران ابتدا در بنادری مانند شرکت بندری بینالمللی شاندونگ بائوگانگ (BIPC) تخلیه میشود. BIPC در ماه مه به دلیل همکاری با شرکت ملی نفت ایران (NIOC) —که تحت کنترل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است— تحریم شد.
همان سپاهی که حملات موشکی به تلآویو را هدایت میکند، از عوامل کشتار ۷ اکتبر حمایت میکند و حوثیها را با سلاحهایی که امنیت کشتیرانی جهانی را تهدید میکنند، تجهیز مینماید. بر اساس اطلاعات ثبتی شرکتی، دو سهامدار عمده BIPC، شرکت واندا و شخص شانگ هستند و شانگ بهعنوان مالک نهایی این شرکت شناخته شده است.
اما BIPC فقط یک حلقه از زنجیره عظیم و یکپارچه وانداست.
در اوایل امسال، واندا ناوگانی از نفتکشهای خصوصی خریداری کرد که ظاهراً برای عملیات «کشتی به کشتی» طراحی شدهاند—روشی رایج برای قاچاق نفت ایران. واندا همچنین در حوزههایی مانند پتروشیمی، لاستیک، تایر و تجارت کالا سرمایهگذاری دارد—همه اینها میتوانند بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم آلوده به نفت تحریمشده ایران باشند. بخشی از این شرکتها از طریق خطوط لولهای به هم متصلاند که از دید عموم پنهان است.
در همین حال، شرکت سرمایهگذاری شاندونگ رویکانگ، متعلق به شانگ، به شرکتهایی وابسته است که از عرضه نفت ایران توسط واندا سود میبرند. یکی از این شرکتها، شاندونگ هونگشو کمیکال (Shandong Hongxu Chemical)، بهطور کامل در مالکیت واندا معرفی شده اما در عمل تحت کنترل شخصی شانگ است.
شرکتهای چینی متعددی از حکومت ایران حمایت مالی میکنند
واندا و شانگ در این میدان تنها نیستند. حزب کمونیست چین (CCP) تعیین میکند کدامیک از پالایشگاههای «تیپات» مجوز واردات نفت را دریافت کنند. گفته میشود که واندا با برخی از غولهای دولتی چین مانند ساینوپک، پتروریچاینا و گروه گاز چین، سرمایهگذاری مشترک دارد. واندا همچنین ادعا میکند که روابط کلیدی با بانکهای مطرحی مانند بانک چین، بانک ارتباطات و بانک توسعه پودونگ دارد.
این مشارکتها ظاهراً برخی از بزرگترین نهادهای دولتی چین، چند مؤسسه مالی عمده و حتی شاید خود حزب کمونیست چین را مستقیماً درگیر شبکهای از دور زدن تحریمها کردهاند—شبکهای که میتواند بهعنوان یک طرح گسترده و دولتی برای تأمین مالی یک رژیم تحت تحریم تلقی شود.
ایالات متحده و اسرائیل با تضعیف ظرفیت ایران برای ایجاد آشوب، به جهانیان خدمت کردهاند. اما حملات هوایی بهتنهایی مانع از تأمین مالی آینده برنامه موشکی، گروه های مسلح یا هستهای ایران نخواهد شد. این وظیفه ایالات متحده است و از هدف قرار دادن میلیاردرهای چینی و امپراتوریهای اقتصادیشان آغاز میشود.
آمریکا نباید با اجازه دادن به چین برای تأمین مالی حکومت ایران، سیاست فشار حداکثری خود را کنار بگذارد. در عوض، باید بهسرعت از تحریمهای موردی علیه پالایشگاهها و پایانههای بندری فراتر رفته و زنجیرههای تأمین کامل—مانند شبکه واندا—را هدف قرار دهد؛ از جمله بانکها، میلیاردرها، مقامات حزب کمونیست چین، و نهادهای دولتیای که این تجارت را ممکن میسازند.
زمان آن رسیده که جریان مالی ایران را برای همیشه قطع کنیم—و این یعنی قطع دسترسی چین به نفت ایران.
*متن فوق ترجمه کامل گزارش اندیشکده آمریکایی است
پایان/
نظر شما