به گزارش تحریریه، از زمان آغاز دور دوم ریاستجمهوری ترامپ، پاناما به محور سیاست مهار چین در آمریکای لاتین شده است. ترامپ در همان ابتدا کانال پاناما را «دارایی ملی حیاتی برای ایالات متحده» خواند و امکان اقدام نظامی برای تصاحب آن را رد نکرد. در نهایت فشارهای ترامپ و سپس پیت هگزت، وزیر دفاع منجر شد که پاناما با مطالبات آمریکا موافقت کرده و از ابتکار کمربند-جاده خارج شود. اکنون اگرچه به نظر میرسد چین تلاش میکند تا نفوذ خود را بر کانال حفظ کند، اما احتمال شکست این تلاشها پایین نیست.
در راستای بهدستگیری کنترل کانال پاناما، شرکت چندملیتی آمریکایی بلکراک با حمایت ترامپ، رهبری کنسرسیومی را برای خرید ۹۰٪ سهام دو بندر بالبوآ و کریستوبال در کانال بر عهده گرفت. این بخشی از معامله گسترده بلکراک با سیکِی هاچیسون -هلدینگ هنگکنگی که از طریق یک شرکت تابعه اداره کانال را بر عهده دارد- بود تا با مبلغی به ارزش ۲۲.۸ میلیارد دلار ۴۳ بندر متعلق به هلدینگ را در ۲۳ کشور خریداری کند. این معامله در صورتی نهاییشدن به معنای پایان نفوذ چین بر کانال پاناما خواهد بود.
با این حال، این پایان ماجرا نبود. رسانههای دولتی چین انتقادات متعددی را به روند موجود و خروج چین از این کانال بیان کردند. بنابر برخی گزارشها، چین انعقاد توافق را مشروط بر این کرد که کنسرسیوم مذکور، شامل شرکت کشتیرانی چینی کاسکو -که تحت مالکیت دولتی است- شود و حتی این شرکت حق وتو در تصمیمات کنسرسیوم برای کانال داشته باشد. در غیر این صورت، چین اجازه نخواهد داد که معاملهای میان بلکراک و هاچیسون صورت گیرد. علت اصلی این تهدید از سمت چین، حفظ حضور مؤثرش در کانال پاناما بود.
حال، شکایت دفتر حسابرس کل پاناما علیه مقاماتی که توافق با هاچیسون را در سال ۲۰۲۱ تمدید کرده بودند، موضوع جدیدی است که بر پیچیدگی مسئله کانال افزوده است. حسابرس کل در این شکایت ادعا کرد که فرآیند تمدید توافق با نقض قوانین پاناما همراه بوده و مغایر با قانون اساسی کشور است. مشخص نیست که دیوان عالی پاناما چه تصمیمی در خصوص این شکایت میگیرد، اما اگر توافق را لغو کند، به این معنا است که هاچیسون مجبور خواهد بود برای کنترل مجدد کانال و عقد قرارداد با دولت پاناما در کنار دیگر شرکتها رقابت کند. این با توجه به معادلات سیاسی کنونی میان آمریکا و پاناما به معنای از دست دادن کانال و ورود بلکراک -یا دیگر شرکتهای آمریکایی- خواهد بود.
اگرچه در ظاهر، این شکایت حقوقی و تصمیم احتمالی دیوان عالی نمایانگر استقلال پاناما است، اما در حقیقت بخشی از تلاش آمریکا برای کنترل کانال را نشان میدهد. در حقیقت، پاناما یک نمونه از کشورهای ضعیف و کوچک آمریکای لاتین است که برخلاف کشورهایی نظیر برزیل و مکزیک فاقد هرگونه توانایی برای مقاومت و حفظ استقلال خود در برابر آمریکا و ایجاد توازنی نسبی میان شرق و غرب هستند. به عبارت دیگر، قدرت بازیگری پاناما برای حفظ تعادل میان آمریکا و چین بسیار محدود است.
آغاز مجدد نفوذ آمریکا بر کانال پاناما، پیوستی امنیتی نیز دارد. در آوریل ۲۰۲۵، آمریکا با پاناما یک تفاهمنامه همکاری امنیتی امضا کرد که شامل «آموزش حرفهای» نیروهای امنیتی پاناما توسط ارتش آمریکا و ظرفیتسازی برای این نیروها جهت حفظ امنیت «عملیات بیطرفانه کانال پاناما» میشد. این وضعیت در حالی است که چین تنها در کشورهای خاصی نظیر کوبا و نیکاراگوئه فعالیتهای امنیتی و نظامی برجستهای انجام داده و در باقی کشورها صرفاً روابط گسترده تجاری را اولویت قرار میدهد. در این شرایط، کشورهای ضعیفی همچون پاناما در برابر تهدیدات نظامی و امنیتی ترامپ ناچار به تسلیم و همراهی با واشنگتن هستند. نگرانی پاناما باتوجه به تجربه تاریخی نقض حاکمیت این کشور توسط آمریکا دو چندان میشود.
در صورتی که بلکراک موفق به کسب اداره کانال پاناما شود، موفقیت کمی برای ترامپ در رقابت جهانی میان آمریکا و چین نخواهد بود؛ چراکه ضربه مهمی به نفوذ چین در آمریکای لاتین محسوب میشود. با این حال، این موفقیت را باید ذیل دو پرسش کلان بررسی کرد: آمریکا چه برنامهای برای تجارت گسترده چین با دیگر کشورهای آمریکای لاتین دارد؟ و آمریکا با همکاریهای نظامی و امنیتی عمیق این کشور با برخی کشورهای کارائیب نظیر کوبا، نیکاراگوئه و ونزوئلا چه خواهد کرد؟
ترامپ تاکنون نه تنها نتوانسته کشورهای منطقه را از چین دور کند، بلکه با جنگ تعرفهای ممکن است آنها را به یکدیگر نزدیک کند. دیگر کشورها همچون پاناما رفتار نخواهند کرد و ترامپ نیازمند برنامه دیگری برای تمامی آمریکای لاتین است.
منبع: اندیشکده تهران
پایان/
نظر شما