ساختار سرمایه (Capital Structure) چیست؟

اگر سرمایه‌گذار سهام هستید و به‌دنبال شرکت‌هایی با اصول بنیادی درست می‌گردید، در جست‌وجوی فرصت‌های سرمایه‌گذاری، وجود ترازنامه‌ی قوی بسیار تأثیرگذار است

زمانی که به‌دنبال کیفیت سرمایه‌گذاری در یک شرکت هستید، ترازنامه همه‌ی داستان را بیان می‌کند.

اگر سرمایه‌گذار سهام هستید و به‌دنبال شرکت‌هایی با اصول بنیادی درست می‌گردید، در جست‌وجوی فرصت‌های سرمایه‌گذاری، وجود ترازنامه‌ی قوی بسیار تأثیرگذار است. با استفاده از سه معیار اندازه‌گیری می‌توانید قدرت ترازنامه‌ی شرکت و در نتیجه، کیفیت سرمایه‌گذاری‌اش را ارزیابی کنید.

این سه معیار، سرمایه در گردش، عملکرد دارایی و ساختار سرمایه می‌باشند. استفاده‌ی عاقلانه‌ی یک شرکت از بدهی و حقوق صاحبان سهام، شاخص کلیدی ترازنامه‌ای قوی است.

ساختار سرمایه‌ای که نشان‌دهنده‌ی میزان بدهی کم و حقوق صاحبان سهام زیاد باشد، نشانه‌ی مثبتی از کیفیت سرمایه‌گذاری است. این مقاله بر تجزیه‌وتحلیل ساختار سرمایه‌ی شرکت در ترازنامه متمرکز است.

نکات کلیدی

۱- ساختار سرمایه به ترکیبی از سرمایه‌ی یک شرکت شامل بدهی و حقوق صاحبان سهام، اشاره می‌کند.
۲- حقوق صاحبان سهام، سهام عادی و سهام ممتاز شرکت به اضافه سود انباشته است.
۳- بدهی معمولاً شامل استقراض کوتاه‌مدت و بدهی بلندمدت و بخشی از مبلغ اصلی اجاره‌های عملیاتی و سهام ممتاز قابل بازخرید است.
۴- نسبت‌های مهمی که برای تحلیل ساختار سرمایه استفاده می‌شوند عبارتند از: نسبت بدهی، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام و نسبت بدهی بلندمدت به سرمایه.
۵- رتبه‌سنجی (رتبه‌بندی) آژانس‌های اعتباری به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا کیفیت ساختار سرمایه‌ی شرکت را ارزیابی کنند.

نسبت‌های اعمال‌شده در ساختار سرمایه

به‌طور کلی، تحلیلگران از سه نسبت برای ارزیابی قدرت ساختار سرمایه‌ی شرکت استفاده می‌کنند. دو نسبت اول معیارهای محبوب هستند:

۱- نسبت بدهی (کل بدهی به کل دارایی)
۲- نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) (کل بدهی به کل حقوق صاحبان سهام)
۳- نسبت بدهی بلندمدت به سرمایه، با عنوان بدهی بلندمدت تقسیم بر بدهی بلندمدت بعلاوه‌ی حقوق صاحبان سهام.

نسبت سوم یکی از نسبت‌های سرمایه نیز هست و بینشی کلیدی درباره‌ی وضعیت سرمایه‌ی شرکت ارائه می‌کند.

نسبت بدهی نشان‌دهنده‌ی این است چقدر از دارایی‌های شرکت در نتیجه‌ی بدهکارشدن به دست می‌آید. هرچه این نسبت بیشتر باشد، شرکت ممکن است اهرم بیشتری داشته باشد. مشکل این اندازه‌گیری این است که دامنه‌ی آن بسیار گسترده است و به بدهی‌های عملیاتی و دیون وزن یکسانی می‌دهد.

همین انتقاد درباره‌ی نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام نیز وجود دارد. بدهی‌های جاری و بدهی‌های عملیاتی، به‌ویژه دومی، نشان‌دهنده‌ی تعهدات مداوم است. همچنین، در بدهی‌های بلندمدت هیچ پرداخت ثابتی از اصل یا بهره‌اش در بدهیهای عملیاتی ثبت نمی‌شود.

از سوی دیگر، نسبت سرمایه که مؤلفه‌ی بدهی بلندمدت را با بدهی و حقوق صاحبان سهام در ساختار سرمایه‌ی شرکت مقایسه می‌کند، می‌تواند تصویر واضح‌تری از سلامت مالی فعالیت تجاری ارائه کند. بدهی‌های بلندمدت می‌تواند کمتر از حقوق صاحبان سهام باشد؛ زیرا می‌تواند شامل کسر مالیات شده باشد.

درصد کم در این نسبت نشان‌دهنده‌ی بدهی کمتر است که معمولاً نسبت به مقدار زیاد بدهی مطلوب‌تر است.

رابطه‌ی بهینه بین بدهی و حقوق صاحبان سهام

متأسفانه، هیچ نسبت جادویی در رابطه‌ی بین بدهی و حقوق صاحبان سهام وجود ندارد که بتوان از آن به‌عنوان راهنما استفاده کرد. آنچه ترکیب سالم بدهی و حقوق صاحبان سهام را تعریف می‌کند، بسته به صنایع تولیدی و شرکت‌های در مرحلۀ توسعه متفاوت است.

با این حال، از آنجایی که سرمایه‌گذاران بهتر است پول خود را در شرکت‌هایی با ترازنامه‌ی قوی قرار دهند، اندازه‌گیری بهینه‌ی بدهی به حقوق صاحبان سهام به‌طور کلی باید نشان‌دهنده‌ی سطوح پایین‌تر بدهی و سطوح بالاتر حقوق صاحبان سهام باشد.

نه‌تنها بدهی زیاد باعث نگرانی است بلکه بدهی بسیار کم نیز می‌تواند باعث نگرانی شود. بدهی کم نشان‌دهنده‌ی این است که یک شرکت بیش از حد به سهام خود متکی است و از دارایی‌های خود استفاده‌ی مؤثری نمی‌کند.

درباره‌ی اهرم در امور مالی

اهرم (بدهی) نمونه‌ی کاملی از شمشیر دو لبه است. استفاده‌ی هوشمندانه از اهرم می‌تواند منابع مالی در دسترس یک شرکت را برای رشد و توسعه افزایش دهد. اهرمی که به اشتباه استفاده می‌شود می‌تواند برای یک شرکت دردسر ایجاد کند.

در استفاده از اهرم، فرض بر این است که مدیریت می‌تواند با استفاده از وجوه قرض گرفته‌شده، درآمد بیشتری نسبت به هزینه‌های بهره و کارمزد آن‌ها کسب کند. با این حال، برای تاب‌آوری موفقیت‌آمیز حجم زیادی از بدهی، یک شرکت باید سابقه‌ای قوی در ایفای تعهدات مختلف خود داشته باشد.

مشکل با اهرم بیش از حد

شرکتی که اهرم بسیار زیاد دارد (بدهی بیش از حد نسبت به حقوق صاحبان سهام) ممکن است متوجه شود که طلبکاران از دادن وام به آن شرکت امتناع می‌کنند و حتی ممکن است مالکیت دارایی‌های شرکت را به دست بگیرند. یا ممکن است در نتیجه‌ی پرداخت هزینه‌های بالای بهره‌ی مرکب، کاهش سودآوری را تجربه کند. علاوه بر این، یک شرکت ممکن است در پرداخت بدهی‌های عملیاتی و دیون خود در دوره‌های شرایط نامطلوب اقتصادی مشکلی نداشته باشد یا برعکس، دچار مشکل شود.

در شرایط به‌شدت رقابتی، اگر بخش تجاری شرکتی بیش از حد اهرم داشته باشد، شرکت‌های رقیب می‌توانند از موقعیت آن بهره ببرند و سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص دهند یا در سناریویی بدتر، آن شرکت اعلام ورشکستگی کند.

آژانس‌های رتبه‌سنجی اعتباری

آژانس‌های رتبه‌سنجی اعتباری، اعتبار شرکت‌ها را بررسی می‌کنند. رتبه‌سنجی آن‌ها از نسبت بدهی شرکت‌ها می‌تواند به سرمایه‌گذاران کمک کند تا تعیین کنند که آیا آن بدهی به‌عنوان یک سرمایه‌گذاری پرخطر است یا خیر.

مؤسسه‌های رتبه‌سنجی اعتباری اولیه Moody’s ، Standard & Poor’s (S&P) و Fitch هستند. این نهادها ارزیابی‌های رسمی ریسک از توانایی شرکت برای بازپرداخت اصل و بهره‌ی تعهدات بدهی را عمدتاً روی اوراق قرضه و اوراق تجاری انجام می‌دهند. کمیسیون بورس و اوراق بهادار، سالانه یک مطالعه‌ی نظارتی بر آژانس‌های رتبه‌سنجی اعتباری به نمایندگی از سرمایه‌گذاران انجام می‌دهد.

بنابراین، به‌عنوان یک سرمایه‌گذار، از دیدن رتبه‌های بالا در بدهی شرکت‌هایی که ممکن است در آن‌ها سرمایه‌گذاری کنید، باید خوشحال باشید. به همین ترتیب، باید مراقب شرکتی با رتبه‌سنجی ضعیف باشید.
آژانس‌های رتبه‌سنجی اعتباری از رتبه‌سنجی‌هایی استفاده می‌کنند که معمولاً بین درجه‌ی سرمایه‌گذاری (Investment grade) و بدهی درجه‌ی غیرسرمایه‌گذاری (Non-investment grade)[۷] تمایز قائل می‌شوند.

ساختار سرمایه چیست؟

ساختار سرمایه نشان‌دهنده‌ی بدهی بعلاوه‌ی حقوق صاحبان سهام در ترازنامه‌ی شرکت است. درک آن می‌تواند به سرمایه‌گذاران کمک کند تا قدرت ترازنامه و سلامت مالی شرکت را اندازه‌گیری کنند. این به نوبه‌ی خود می‌تواند به سرمایه‌گذاران در تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاری خود کمک کند.

آژانس رتبه‌سنجی اعتباری چیست؟

آژانس رتبه‌سنجی اعتباری شرکتی است که رتبه‌بندی بدهی‌های شرکت‌ها را ارائه می‌کند. یک آژانس، مانند Moody’s یا Standard & Poor’s، بدهی را با توجه به توانایی شرکت برای پرداخت اصل و بهره به دارندگان بدهی ارزیابی می‌کند.

هر آژانس روش رتبه‌بندی خود را دارد. به‌طور کلی، هرچه رتبه بالاتر باشد، ریسک کمتری برای سرمایه‌گذاران وجود دارد بدان معنا که شرکت می‌تواند آنچه قرض گرفته است را بازپرداخت کند.

تفاوت بین نسبت D/E و نسبت سرمایه چیست؟

نسبت D/E وضعیت بدهی شرکت را با وضعیت سهام آن مقایسه می‌کند. محاسبه‌ی این نسبت، کل بدهی تقسیم بر کل حقوق صاحبان سهام است. نسبت بدهی بلندمدت به سرمایه (یکی از چندین نسبت سرمایه‌گذاری) بدهی بلندمدت را با ساختار سرمایه‌ی یک شرکت مقایسه می‌کند که با بدهی بلندمدت و کل حقوق صاحبان سهام نشان داده می‌شود.

محاسبه‌ی نسبت سرمایه‌گذاری بلندمدت، بدهی بلندمدت تقسیم بر کل دیون بلندمدت و حقوق صاحبان سهام است.

جمع‌بندی

سرمایه‌ی یک شرکت، ترکیبی از حقوق صاحبان سهام و بدهی در ترازنامه‌ی آن است. اگرچه هیچ سطح خاصی از آن‌ها وجود ندارد که تعیین‌کننده‌ی سلامت مالی یک شرکت باشد، به‌طور کلی بدهی کمتر و سهام بیشتر ترجیح داده می‌شود.

نسبت‌های مالی مختلفی برای تجزیه‌وتحلیل ساختار سرمایه‌ی یک شرکت استفاده می‌شود. این‌ها می‌توانند به سرمایه‌گذاران و تحلیلگران دیدگاهی درباره‌ی چگونگی مقایسه‌ی یک شرکت با همتایانش و در نتیجه جایگاه مالی شرکت در صنعتش ارائه دهند.

رتبه‌سنجی‌های ارائه‌شده‌ی آژانس‌های اعتباری معتبر همچنین به روشن‌کردن ساختار سرمایه‌ی یک شرکت کمک می‌کند.

منبع: کلینیک اقتصاد

پایان/

۱۶ فروردین ۱۴۰۳ - ۱۸:۰۰
کد خبر: 29254

برچسب‌ها

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 5 + 6 =