توییت ترامپ برای ادامه خرید نفت چین از ایران

مهمترین پیام توییت رئیس جمهوری آمریکا با توجه به نوع مناسبات ایران و چین در این جنگ ۱۲ روزه، درباره آینده نظم منطقه‌ای، نقش چین، و رقابت آمریکا-چین-ایران-اسرائیل است.

ترامپ در توییتی نوشته «چین اکنون می‌تواند به خرید نفت از ایران ادامه دهد. امیدوارم که آن‌ها مقدار زیادی نفت از آمریکا نیز خریداری کنند. این افتخار بزرگی برای من بود که این اتفاق را رقم بزند».

پیام این توییت را از چند منظر باید مورد توجه داشت:

واقعیت میدانی: خرید نفت چین از ایران نیاز به مجوز آمریکا ندارد

این جمله ترامپ در اصل تأیید واقعیتی است که سال‌هاست جریان دارد:

چین، بدون نیاز به مجوز آمریکا، در حال خرید نفت از ایران است؛ چه از مسیرهای مستقیم با تخفیف، چه از طریق شبکه‌های واسطه‌ای.

بنابراین، این توییت به‌هیچ‌وجه به معنای لغو رسمی تحریم‌ها یا تغییر سیاست واشنگتن نیست، بلکه بیشتر شبیه یک اعتراف سیاسی به ناتوانی در اجرای کامل تحریم‌هاست. بعلاوه اگر چین، در طول درگیری مستقیم بین ایران و اسرائیل (به‌ویژه در روزهای اوج حملات)، سطح خرید نفت از ایران را کاهش داده باشد یا حتی موقتاً متوقف کرده باشد، این توییت می‌تواند معنای خاصی داشته باشد، اما شواهد رسانه ای از افزایش خرید حکایت داشت.

لایه داخلی آمریکا

در بطن این توییت، پیام داخلی مهمی نهفته است: ترامپ می‌خواهد نشان دهد که او به‌مراتب عمل‌گراتر و مؤثرتر از بایدن در مهار هم‌زمان ایران، چین، و بازار انرژی جهانی است.

وقتی آتش‌بس بین ایران و اسرائیل برقرار می‌شود، یکی از پیامدهای طبیعی آن، کاهش ریسک منطقه‌ای و باز شدن فضا برای تجارت نفتی است. از یک‌سو قیمت نفت را با این سیگنال کاهش دهد و از سوی دیگر، تورم را در داخل مهار کند، که برای رأی‌دهندگان آمریکایی بسیار حیاتی است.

یادآوری کنترل آمریکا بر امنیت انرژی چین

در واقع دارد نقش خودش را به‌عنوان "دروازه‌بان انرژی ایران برای چین" القا می‌کند؛ یعنی: «دسترسی تو به نفت ایران، در گروی اراده آمریکاست—و در دوره من، شاید بیشتر از بایدن!».

بنابراین به نوعی یادآوریِ قدرت اهرم آمریکا بر زنجیره تأمین انرژی چین است.

نقش نوین چین در بحران منطقه ای

اما در عمل این توییت ترامپ معنای دیگری دارد، بازتاب تغییری عمیق در ساختار قدرت منطقه‌ای و جهانی است که در جریان جنگ ۱۲ روزه اخیر بین ایران و اسرائیل بیشتر نمایان شد. مهم‌ترین تحول، نقش فعال چین در مناسبات خاورمیانه بود.

چین برخلاف گذشته، صرفاً ناظر نبود؛ بلکه از طریق تماس‌های دیپلماتیک و میانجی‌گرانه، بیانیه شورای امنیت و یا حمایت غیررسمی نظامی (تایید نشده) ایفای نقش کرد.

این امر نشان می‌دهد که چین به یک بازیگر ژئوپلیتیکی در خاورمیانه تبدیل شده است، فراتر از نقش اقتصادی یا انرژی‌محور گذشته است. به نظر، مهمترین پیام آن با توجه به نوع مناسبات ایران و چین در این جنگ ۱۲ روزه، درباره آینده نظم منطقه‌ای، نقش چین، و رقابت آمریکا، چین، ایران و اسرائیل است.

نکته آخر

انتظار حمایت رسمی نظامی چین از ایران، حرف خامی است که بدون هیچ درکی از ساختار قدرت در نظام بین الملل و یا روابط ایران و چین ایجاد می‌گردد، به جای این حرفها باید با تجدیدنظر در تصمیمات گذشته، از فرصت استفاده کرد و خریدهای استراتژیک نظامی از چین در موضوع پدافندی و نیروهای هوایی را به شکل جدی به جریان انداخت.

پایان/

۳ تیر ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۰
کد خبر: 32822

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 1 + 16 =