۱ آذر ۱۴۰۲ - ۱۶:۰۰
دوستی و شراکت چین با آمریکا!

عزیمت شی به آمریکا و عبور از موانع پیشگفته و متصف شدن به دیکتاتوری از سوی بایدن حتی در سفر اخیر برآیند غلبه عقلانیت عملگرا و حسابگر در سیاست خارجی چین است و آن هم محصول منطق اقتصاد بازار آزاد و الزامات بین‌المللی آن به عنوان محرک بنیادین این سیاست است.

سفر سه روزه اخیر رئیس جمهور چین به آمریکا و دیدار چهار ساعته او با جو بایدن در شهر سان فرانسیسکو در بحبوحه جنگ غزه که آمریکا یک طرف اصلی آن است، جدا از دلالت‌های معنادار آن در این خصوص، تحت الشعاع اخبار جنگ قرار گرفت و دیده نشد. این اولین سفر شی به آمریکا از سال ۲۰۱۷ و دومین دیدار او با بایدن پس از ملاقات در حاشیه نشست گروه بیست در اندونزی و هفتمین گفتگوی دو جانبه بود.

این سفر پس از سال‌های پرتنش اخیر منعکس کننده اراده دو کشور برای کنترل تنش‌ها و قرار دادن روابط دو جانبه بر ریل ثبات در این شرایط بین‌المللی دشوار و پیچیده است. محرک اصلی این رفتار دو قدرت اقتصادی جهان نیز منافع و الزامات آن است.

مهم‌تر از دعوت بایدن و دلالت‌های آن، اجابت آن توسط جین پینگ و معانی آن است که پس از چند سال پرتنش معطوف به خط و نشان کشیدن‌ها و تحریک‌های ژئوپلتیک آمریکا در حوزه امنیتی پیرامونی پکن در تایوان و اقیانوس آرام و ایجاد جبهه‌ منطقه‌ای ضد چینی در جنوب شرق آسیا صورت می‌گیرد. البته این رفتار واشنگتن نیز برونداد نگرانی عمیق آن نسبت به خطرات برآمدن چین برای آینده هژمونی جهانی آمریکا و احتمال شکل‌گیری وضعیتی است که دیگر اژدهای چینی قابل مهار نباشد.

از این رو، عزیمت شی به آمریکا و عبور از موانع پیشگفته و متصف شدن به دیکتاتوری از سوی بایدن حتی در سفر اخیر برآیند غلبه عقلانیت عملگرا و حسابگر در سیاست خارجی چین است و آن هم محصول منطق اقتصاد بازار آزاد و الزامات بین‌المللی آن به عنوان محرک بنیادین این سیاست است.

در حقیقت به همان اندازه که در سیاست داخلی اقتدارگرایی مطلق و ایدئولوژی مائویی در کالبد شی جاری است، در سیاست خارجی یک مائوستیز به تمام معناست که روابط بین‌الملل از منظر او گرایش به یک سمت، امپریالیسم یا سوسیالیسم نیست؛ بلکه گرایش به هر جهتی و هر جایی است که منافع اقتضا کند، و لو در بطن نظام سرمایه‌داری و امپریالیستی به زعامت آمریکا باشد.

این سیاست شی نیز امتداد همان ادراکات توسعه‌گرای دنگ شیائوپینگ معمار سیاست خارجی پسا مائویی چین است که در دهه هفتاد میلادی گذشته پکن را به سمت عادی‌سازی روابط با آمریکا سوق داد. با این حال، این اندازه عمل‌گرایی در سیاست خارجی چین در دوره شی با وجود شدت گرفتن تقابل‌گری ژئوپلیتیک آمریکا به ویژه در حوزه پیرامونی چین کم سابقه است.

با این وصف، لسان حال سفر شی به آمریکا که با نوعی تغییر لحن رسانه‌های چینی و سخن گفتن از تاریخچه روابط گرم او با آمریکا همراه بود و همچنین مغازله‌هایش در دیدار با سرمایه‌داران و صاحبان کمپانی‌های بزرگ آمریکا بیانگر این است که چین برخلاف برخی تصورات تصمیمی برای در افتادن با این کشور و تشدید تقابل با آن ندارد، بلکه برای خروج از کندی رشد اقتصادی و توقف فرار سرمایه‌های خارجی به تقویت مناسبات اقتصادی با آمریکا و کمپانی‌های بزرگ آن به عنوان یک ضرورت راهبردی می‌نگرد.

این عامل نیز یکی از اهداف سفر شی بود؛ تا جایی که در مراسم شام با مدیران شرکت‌های بزرگ آمریکا همچون اپل، بلک راک و فایزر و در دیدار با ایلان ماسک از هیچ تلاشی برای جلب اعتماد، رفع نگرانی‌های آن‌ها، تعهد به اتخاذ تدابیر اطمینان‌بخش، تسهیل قوانین و رویه سرمایه‌گذاری خارجی دریغ نکرد و تا جایی پیش رفت که گفت آماده است "شریک و دوست ایالات متحده آمریکا" باشد.

با وجود اهمیت این اظهارنظر شی، آمریکا و چین دو رقیب جدی هستند و این رقابت جای خود را به دوستی و شراکت نخواهد داد، اما در عین حال، منافع کلان مشترک نیز اجازه نمی‌دهد که این رقابت - بعضا تنش آلود- به خصومت و عداوت کشیده شود و همین فاکتور آن‌ها را به انعقاد توافقنامه‌های مهمی در جریان این سفر از جمله احیای ارتباطات نظامی سوق داد.

بنابراین تصور این که چین در یک جبهه در کنار ایران و روسیه در تقابل با آمریکا قرار دارد، ناشی از عدم ادراک عمیق سیاست خارجی پکن است. این سیاست تا زمانی که اقتصادمحور، توسعه‌گرا و تابع منطق بازار آزاد و الزاماتش است، تقویت روابط با آمریکا را واجد منافع بیشتر و توسعه مناسبات اقتصادی را با طرف‌هایی که در وضعیت ستیز با آمریکا و تحت تحریم‌های شدید آن قرار دارند، در جهت عکس منافع کلان خود با واشنگتن می‌داند.

لب کلام این که ایران نمی‌تواند در مواجهه خود با آمریکا حساب چندانی بر روی چین باز کند، جز یک سری مواضع اعلامی سیاسی که آن هم هر چند مهم، اما غالبا محافظه‌کارانه است. تنش چین و ایران با آمریکا از یک جنس نیست، اولی از سر رقابت و دومی از سر عداوت است که برونداد هر دو نیز سیاست‌گذاری‌های متضاد دو کشور در مواجهه با آمریکاست. چین در این رقابت در صرافت نفوذ بیشتر در اقتصاد آمریکا با توسعه مناسبات اقتصادی است و همین الزامات خاص خود را برای روابط چین با کشورهای تحت تحریم آمریکا به دنبال دارد.

پایان/

۱ آذر ۱۴۰۲ - ۱۶:۰۰
کد خبر: 28156

برچسب‌ها

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 3 + 6 =